به گزارش خبرگزاری مناطقآزاد، بیستم فروردینماه، سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی است؛ روزی که در تقویم کشورمان به نام روز هنر انقلاب اسلامی شناخته میشود. این مستندساز و نویسنده در چنین روزی در سال ۱۳۷۲ در فکّه به شهادت رسید. آوینی را باید مستندسازی اهل ادبیات دانست؛ به این دلیل که ذوق و طبع ادبی او در جایجای مستندهایش به چشم میخورد و بهراستی لقب «سید شهیدان اهلقلم» برازندهاش است. آوینی به گفته خود، «راه طی شدهای» داشت که پس از گذر از آن به مرتضی آوینی و مستندهایی چون «روایت فتح» رسید. او در روز بیستم فروردین سال ۱۳۷۲ در حال بررسی منطقه فکّه برای ساخت ادامه قسمتهای فیلم مستند «شهری در آسمان» درباره روزهای پرهیاهوی خرمشهر در محاصره، سقوط و آزادی بود که به شهادت رسید و به همین دلیل چهار قسمت از این مستند برای همیشه ناتمام باقی ماند.
راه طی شده
آوینی در نویسندگی سبک خودش را داشت و این را میتوان در متنهای مستند «روایت فتح» و نیز خاطرات، یادداشتها و قطعات ادبی که از او به یادگار مانده است، دید. در همه این نوشتهها ذوق شعری حضوری پررنگ دارد و این نشانه دلبستگی و آشنایی آوینی با ادبیات است. او در کاربرد واژهها و تعبیرها دقت و ظرافت خاص خودش را داشت و حواسش بود که کلامش از معنای حقیقی خالی نباشد. مجموعه نوشتههای مستندهای «روایت فتح» را میتوان یک جریانسازی در ادبیات پایداری دانست بهطوریکه بعدها بسیاری از نویسندگان از سبک و نوع نوشتن آوینی در این مجموعه تأثیر گرفتند. اغراق نکردهایم اگر بگوییم ادبیات پایداری با تلاش شهید آوینی بیشازپیش شناخته شد. از جمله آثار مکتوب شهید سیدمرتضی آوینی میتوان به «یک تجربه ماندگار»، «امام و حیات باطنی انسان»، «مرکز آسمان»، «با من سخن بگو دوکوهه»، «آغازی بر یک پایان»، «رستاخیز جان»، «فردایی دیگر»، «فتح خون»، «انفطار صورت» و «گنجینه آسمانی» اشاره کرد. با این حال کیستی سیدمرتضی آوینی بعد از نزدیک به سهدهه از شهادت او همچنان در کانون تأویلهای متفاوت است.
بیشتر بخوانید:
کامران چگونه مرتضی آوینی شد؟/ سالها ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام
«آقا مرتضی» بر مدار حاشیه
شهید آوینی در زمان شهادت ۴۵ ساله بود. او خودش را چنین روایت میکند:«تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود.» کامران آوینی نام مرتضای قبل انقلاب است. او به شعر و ادبیات نیز علاقه داشته و در گفتههای خود آورده که به شبهای شعر و گالریهای نقاشی میرفته، آثار هیچکاک را به دلیل تکنیک سینماییاش می دیده و موسیقی کلاسیک گوش میداده است. فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو از شاعران مورد علاقهاش بودهاند و جالب این که پیوند او با هنر به گفته نزدیکانش از همان دوران کودکی به شکل نقاشی، داستاننویسی و شاعری آشکار بود و او بعدها به همین دلیل در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای تهران مشغول به تحصیل شد. شهید مرتضی آوینی تا قبل از شهادت به رغم آثار موفق و کم نظیر در حوزه های مختلف شهرت آن چنانی نداشت. او «روایت فتح» را بدون تیتراژ روی آنتن تلویزیون برد و به گفته مهدی همایونفر مدیر مسئول موسسه فرهنگی روایت فتح این موضوع به روحیه آوینی برمیگشت که میگفت باید در گمنامی کارمان را انجام دهیم. او حتی در دیدار عوامل این برنامه با آیت ا… هاشمی رئیس جمهور وقت آن دوره در ردیف دوم نشست و صحبتی نکرد. آوینی پیش از جلسه از همایونفر خواسته بود در این دیدار نگوید چه کسی متن مینویسد و میخواند. او خود را متعهد به انقلاب اسلامی میدانست و به همین دلیل هیچگاه از هیچ سازمان دولتی دستمزد و سفارش نمیگرفت.
فقط پای تکنیک و هنر در میان نبود
آوینی پس از پیروزی انقلاب بنا به ضرورتها به فیلم سازی پرداخت. از اولین کارهای او در گروه جهاد میتوان به مجموعه «شش روز در ترکمن صحرا»، «سیل خوزستان» و مجموعه مستند «خان گزیدهها» اشاره کرد. گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. دو نفر از اعضای گروه در همان روزهای اول جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانه اش خورده بود، از حلقه محاصره گریخت. یک هفتهای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و گروه که تازه توانسته بود شکل دوباره به خود بگیرد، راهی منطقه شد. آنها در جستجوی حقیقت ماجرا به خرمشهر و آبادان رفتند که سخت در محاصره بود. تولید مجموعه «حقیقت» این گونه آغاز شد.
کار گروه جهاد در جبههها ادامه یافت. عملیات والفجر هشت که شروع شد، گروه دیگر منسجم و منظم شده بود. همین شد که مجموعه تلویزیونی «روایت فتح» در همان حال و هوا شکل گرفت و تا آخر جنگ هم ادامه پیدا کرد. آوینی میگوید «انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند، آنها را به جبهههای دفاع مقدس میکشاند، نه وظایف و تعهدات اداری. روح کارمندی نمیتوانست در این عرصه منشأ فعل و اثر باشد. گروههای فیلمبرداری ما با همان انگیزههایی که رزمآوران را به جبهه کشانده بود کار میکردند… این جا عرصهای نبود که فقط پای تکنیک و یا هنر در میان باشد.»
با پایان جنگ و در فاصله سالهای پایان جنگ و تأسیس مؤسسه روایت فتح،آوینی نوعی فعالیت هنری مطبوعاتی را تجربه کرد.او در این دوره به سینما،هنر و فرهنگ و مواجهه آن با مسائل مختلف فکر میکرد.حاصل همه آن فکر کردنها، تحقیقها و مباحثات، نوشتههایی است که ازاو به جا مانده. تأملاتی در ماهیت سینما که در فصلنامه فارابی به چاپ رسید و بعد مقالاتی با عناوین «جذابیت در سینما»، «آینه جادو»، «قاب تصویر و زبان سینما» و … که از فروردین سال ۱۳۶۸ در ماهنامه هنری سوره منتشر میشد. مجموعه این مقالات در کتاب «آینه جادو» که جلد اول از مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی اوست جمع آوری شد.
بیشتر بخوانید:
«آقا مرتضی»، مستند نیست، جعل و تحریف تاریخ است
فتح خون آوینی به روایت میرشکاک/ عشق به حسین (ع) امری ازلی و ابدی است
هرچند آشنایی با سینما در طول مدت بیش از ده سال مستندسازی و تجارب او در زمینه کارگردانی مستند و به خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هر چیز به سینما بپردازد، ولی فکرها و حرفهای او بیشتر از اینها بود. او در کنار تألیف مقالات تئوریک درباره ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در مورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک، تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و … تألیف کرد که بیشتر آنها در ماهنامه سوره به چاپ رسید. طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مقابله با فرهنگ واحد جهانی و موضوعات دیگر تفکر و تحقیق کرد تا بتواند جوابهایی برای همه سوالهایی که داشت پیدا کند. اواخر سال ۱۳۷۰ مؤسسه فرهنگی روایت فتح به فرمان رهبری تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی درباره دفاع مقدس بپردازد و تهیه مجموعهی «روایت فتح» را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود،ادامه دهد.آوینی و بقیه گروه، سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال،کار تهیه شش برنامه از مجموعه ده قسمتی «شهری در آسمان»را به پایان رساندند و مقدمات تهیه مجموعههای دیگری را درباره آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. اگرچه مقارن با همین زمان، فعالیتهای مطبوعاتی او نیز ادامه داشت. شهادت در روز ۲۰ فروردین سال ۱۳۷۲ در منطقه عملیاتی فکه پایان راه طی شدهای بود که آوینی با انگیزهای که رزمآوران را به جبهه میکشاند آن را پیمود. هنرمندی که به تعبیر رضا داوری اردکانی فیلسوف معاصر، «از اهل تظاهر و دورویی و ریا و خودنمایی نبود» و «در زمره کسانی بود که هرچه به ایشان نزدیکتر میشدی، آنان را از آنچه میپنداشتی بهتر و بزرگتر مییافتی.»
۲۵۹۲۵۹