اسلایدفرهنگی

جای خالی فردوسی و اساطیرش در تئاتر

ماهرخ عباسپور: کوروش زارعی، کارگردان و بازیگر تئاتر گفت: « جای آثاری مانند «هفت خان اسفندریار» و استفاده از ادبیات کهن در نمایش های ما خالی است. سال‌هاست که این جای خالی احساس می‌شود؛ به طوری که به نظر می‌رسد به فراموشی سپرده شده باشد.»

زارعی با ابراز خرسندی از این که قرار است «هفت خان اسفندریار» اردیبهشت روی صحنه برود، بیان کرد: «اگر بخواهیم تئاتر ملی و تئاتر ایرانی داشته باشیم که در دنیا نیز حرفی برای گفتن داشته باشد، لازم است از طریق این هنر حرف نویی بزنیم. نگاه متفاوت به تئاتر باعث می‌شود تا آثار ایرانی در کشورهای غربی که تئاتر از آن بروز و ظهور پیدا کرده نیز دیده شود. از آنجایی که تئاتر ساخته و پرداخته غرب است آنها از ما شکل تئاتر غربی را نمی‌خواهد. ما می‌توانیم از ساختار و شاکله غربی تئاتر استفاده کنیم و آنچه برای خود ماست را در این ساختار بریزیم.»

او با تاکید بر لزوم پرداختن به قصه‌های کهن ایرانی افزود: «لازم است تئاتری را بر روی صحنه ببریم که برای خودمان است. راهش هم این است که از قصه‌های ایرانی که در آیین، فرهنگ و کتاب‌های‌مان است بهره ببریم و به آنها رجوع کنیم. مثنوی معنوی، شاهنامه فردوسی، الهی نامه ، منطق الطیر و … از جمله آنهاست. این کتاب‌ها و ادبیات کلاسیک ایرانی ظرفیت دراماتیک و نمایشی بالا را دارد و می تواند در قالب تئاتر ارائه شود. کشورهای اروپایی نیز این نوع تئاتر را از ما می‌خواهند وگرنه تئاترهای خودشان را بهتر از ما اجرا می‌کنند.»

دبیر چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ادامه داد:« به نظر من اگر هنرمندان به این سمت حرکت کنند قطعا مخاطب به سمت آن کشیده خواهد شد و این مخاطب می‌تواند هم ایرانی و هم م غیر ایرانی باشد. بارها ثابت شده است که مردم ما ادبیات و داستان های کهن را دوست دارند و به فرهنگ ایرانی علاقمندند. اگر به این شکل از کارها بیشتر پرداخته شود هم مخاطب خودمان را داریم و هم به فرهنگی غنی کشور بیشتر بها داده شده است و هم اگر این کارها به خارج از کشور فرستاده شود مورد پسند مخاطب‌های غیر ایرانی نیز قرار خواهد گرفت.»

کوروش زارعی با بیان این که جای آثاری مانند «هفت خان اسفندریار» در نمایش ما خالی است، گفت:« در اواسط دهه ۶۰ و ۷۰ هنرمندان بیشتر به سمت ادبیات کلاسیک ایرانی و اقتباس از آن تمایل داشتند. اما در حال حاضر متاسفانه هنرمندان نگاه به ادبیات کهن ایرانی را فراموش کرده‌اند و اخیرا به کپی کاری می‌پردازند. به نام اقتباس آثاری را می‌سازند؛ اما در نهایت کپی دست چندم و بسیار ضعیف و بد از آثار و نمایش‌های غربی است. برای همین هم مردم با این سبک از تئاترهای این روزها ارتباط برقرار نمی‌کنند.»
این کارگردان همچین بیان کرد:« لازم است نگاهی تازه و متفاوت به قصه‌های ایرانی شود و به آثاری مراجعه کنیم که مردم دوست دارند. به روز رسانی قصه‌های کهن چه از لحاظ شکل و ساختار اجرایی و چه از لحاظ محتوایی باعث می‌شود تا آثار خلق شده بیشتر به دل مخاطب بنشیند. به روز رسانی آثار کهن و پرداختن به محورهای موضوعی و ساختاری زندگی امروز انسان معاصر ایرانی به طور قطع به ذائقه تماشاگر نزدیک‌تر است و مورد اقبال بیشتر قرار می گیرد. این به روز رسانی می‌تواند به لحاظ ساختار، شکل اجرا و محتوا باشد.»

زارعی درباره سختی ها و موانع ساخت تئاتر بر اساس کهن الگوها نیز گفت:«در هر صورت تئاتر ایرانی کار کردن، کار ساده‌ای نیست و کپی کاری که این روزها تحت عنوان اقتباس باب شده راحت‌تر است. تئاترهای کپی در کم‌تر از یک ماه جمع می‌شود و به روی صحنه می‌رود؛ اما کارگردانی کردن آثاری که نیاز به زمان بیشتر، پژوهش و نگارش دقیق‌تر نیاز دارد ، سخت‌تر و زمان‌برتر است. ضمن اینکه هزینه بیشتری نیز می‌طلبد و باعث می‌شود تا کارگردان و نمایشنامه نویس به سمت چنین آثاری کمتر سوق پیدا کنند یا اصلا به آن سمت نروند. در صورت تولید آثار خوب با محتوای غنی سرمایه‌گذار نیز انگیزه برای ورود پیدا خواهد کرد چون می‌داند اثر با کیفیت با استقبال از سوی مخاطب مواجه خواهد شد.»

نمایش موزیکال «هفت خان اسفندیار» به کارگردانی حسین پارسایی که اردیبهشت ماه در تالار وحدت اجرا خواهد شد، حکایت سفر پرماجرای اسفندیارِ روئین تن برای رهاندن خواهرانش همای و به آفرید از چنگ تورانیان است. این اثر محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است و با مشارکت شرکت نور تابان و همکاری بنیاد فرهنگی هنری رودکی است. امین زندگانی در نقش اسفندیار، بانیپال شومون در نقش گرگسار، امیرکاوه آهنین جان در نقش گشتاسب، فریبا کوثری در نقش کتایون، امیر رضا دلاوری در نقش پشوتن، اصغر پیران در نقش ارجاسب، رضا راد در نقش شیر شکار، ندا سیاس و مونا صوفی در نقش جادو زن‌ها، محسن حسینی در نقش جاماسب پیشگو، نیکا افکاری در نقش به آفرید و سایه پارسایی در نقش همای

۵۷۲۴۵

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا