اسلایدفرهنگی

مردم به اسلام مداحان روی آورده اند/ ندانم گرایی در مورد وجود خدا به شدت افزایش یافته

به گزارش «مبلغ»- حجت الاسلام سعید کریمی در شب پنجم از سلسله سخنرانی اندیشوران در شب های ماه محرم که توسط پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار میشود با موضوع تنوع دین اسلام در جامعه کنونی ایران به ایراد سخن پرداخت که گزیده آن در ادامه آمده است:

ویلیام جیمز حدود یک قرن پیش کتابی می نویسد به نام تنوع تجربه دینی که حدود یک قرن بعد، اندیشمند دیگری به نام چارلز تیلور در کتاب خود به آن اشاره میکند. یکی از نتایجی که از کتاب وی به نام « تنوع دین در روزگار ما» گرفته میشود این است که شمار کسانی که به خدا بی اعتقاد شده اند یا لا ادری شده اند در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است. یکی دیگر از نتایج این هست که بسیاری از افراد تغییر دین و مذهب میدهند و بسیاری هم به تلفیق ادیان و مذاهب دست می زنند و مثلاً دین مسیحیت را با بودا تلفیق میکنند. در جامعه ایران ما هم ممکن است کسی چنین کاری را بکند و اسلام و مسیحیت را تلفیق کند یعنی هم به بعضی از گزاره های دین اسلام عمل کند و هم به بعضی از گزاره های مسیحیت. مطلب دیگر اینکه تیلور میگوید که اعتقاد به وجود متافیزیکی افزایش پیدا کرده است اما دایره خداوند به یک خدای متشخص انسان وار به خدای متشخص نا انسان وار تبدیل شده. یعنی به نوعی در تقابل با ادیان ابراهیمی قرار گرفته است که در کتب دینی یک خدای متشخص انسان وار مطرح است و بندگان با او راز و نیاز میکنند. این موضوع تنوع تجربه دینی را در جامعه غرب نشان میدهد. مشابه اینها را ما در جامعه ایران خود هم می بینیم.
در کنار اینها وقتی به دین اسلام توجه میکنیم و این بحث را در ایران دنبال میکنیم اسلامهای متعددی را می بینیم. ما سه نوع اسلام را در بیان علما داریم. اولین نوع این است که اسلام به معنای کتاب و سنت و متن آنهاست. دومی؛ فهمی که علمای اسلام از اسلام دارند هست که آن را به عنوان اسلام می شناسیم. اسلام تجددگرا، سنت گرا و بنیادگرا از جمله اسلامهایی هستند که در این بخش هستند که فعلاً در اینجا به آنها کاری نداریم. فهم فلاسفه، فقها و عرفا از اسلام میتواند در این بخشها بگنجد. حتی در بین فقها هم فهم های متفاوت در مورد اسلام داریم که این موضوع در میان فلاسفه و عرفا هم وجود دارد.
در کنار اینها و نوع سوم اسلامی است که مردم به آن عمل میکنند و با همه تنوعاتی که بین آنها وجود دارد به آن عمل میکنند. اسلامی که مردم به آن عمل میکنند با اسللامی که علما می فهمند ممکن است متفاوت باشد و بسیاری از اوقات به برخی از موارد عمل میشود و به برخی عمل نمیشود. این اسلام ممکن است عین اسلام کتاب و سنت نباشد و یا عین اسلامی که علما میگویند نباشد. مثلاً در مورد حجاب، آیا حجابی که وجود دارد همان است که در قرآن و سنت گفته شده است یا همان است که علما می گویند؟ مشخص نیست.
در گذشته در دوره هایی، اسلامی که مردم به آن عمل می کردند اسلامی بود که علما میگفتند اما در سالهای اخیر به هر دلیلی که باشد مردم به سمت اسلامی که مداحان میگویند و اسلام مداحان گرایش پیدا کرده اند. اسلامی که این روزها به آن خیلی گرایش پیدا شده است اسلام مداحان و با مسامحه زیاد، اسلام حدیث است. آقای جرج طرابیشی میگوید که عده ای از اسلام قرآنی به سمت اسلام حدیثی آمده اند و اسلام قرنی را کنار گذاشته اند. برخی از آقایان قائل به محوریت اسلام قرآنی هستند و در ذیل آن به محوریت اسلام حدیثی قائل هستند مانند سید کمال حیدری که کتابی در مورد این موضوع نوشته اند. برای مثال اعمال حج و روزه داری به اسلام قرآنی برمی گردد که در قرآن به آنها اشاره شده است و مناسک ماه محرم به نوعی به اسلام حدیثی برمیگردد. در حال حاضر مردم به سمت اسلام مداحان تمایل پیدا کرده اند و تریبون اسلام در دست مداحان افتاده است و مردم در زیر پرچم انها سینه می زنند. به نظر می رسد که هر چه جلوتر می آییم اطراف روحانیت خالی مشود و منابر خالی میشود و تمایل به منبر و خطابه در بین جوانان کم شده است. خوب یا بد، چنین اتفاقی افتاده است. مردم ما مردم خوبی هستند و گاهی احساس میکنند که معنویتی را که لازم دارند میتوانند در کنار مداحان پیدا کنند.
بنابراین شاهد یک تنوع دینی گسترده در جامعه اسلامی هستیم. از طرفی گزینش گری می شود و بخشهایی از دین به دلیل سختی و یا هر دلیل دیگری کنار گذاشته میشود و فقط به بخشهای دیگر عمل میشود. از طرف دیگر فهم های متفاوتی از اسلام وجود دارد و هر فردی ممکن است ذیل یکی از این فهم ها برود.

شاهدیم که در ماه رمضان منابر خالی است اما در ماه محرم جلسات مداحان شلوغ است که باید آسیب شناسی و اصلاح شود. از طرف دیگر بی اعتقادی به خداوند و لا ادری گری افزایش یافته است و تلفیق بین ادیان هم توسط برخی صورت می گیرد.
پیامبر ص فرموده است که باید به قران و سنت پای بند بود. از این سخن بر می آید که باید به هر دوی آنها تمسک کنیم نه فقط به قرتن و نه فقط به سنت و سیره اهل بیت.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا