ایمان گودرزی؛ اینکه باشگاهی به بزرگی و قدمت استقلال در تعطیلات هم میتواند با اختلافات درون سازمانی دچار بحران شود، خودش یک رکورد برای این باشگاه محسوب میشود، اما از نوع منفیاش! این روزها لیگ به دلیل بازیهای لیگ قهرمانان آسیا و همچنین اردوی تیم ملی تعطیل است و تیمها در سکوت خبری خودشان را آماده ادامه لیگ میکنند، اما استقلال همچنان درگیر حواشی است که اصلاً به سود این تیم نیست. خطیر از وقتی به استقلال آمد، سکوت کرد و هیچ پاسخی به سؤالات خبرنگاران نداد، اما سکوتش را مقابل دوربین تلویزیونی بدجور شکست! در این میان اکثر پیشکسوتان بر این باور هستند که هر چه زودتر خطیر باید از استقلال کنار برود تا مدیری کارآمد جای او را بگیرد. قطعاً در چنین شرایطی بیش از هرکسی واعظ مدیرعامل سابق استقلال میتواند در خصوص عدم مدیریت خطیر و حواشی این روزهای استقلال صحبت کند.
حتماً حرفهای آقای خطیر را در برنامه میثاقی شنیدید، حرفهایی که سرآغاز تنش جدیدی در استقلال شد و بدتر اینکه نکونام قصد دارد در همان برنامه پاسخ او را بدهد!
به این ماجرا باید عمیقتر از اینها نگاه کرد. پیش از این مصاحبه کردم و آرشیو مصاحبه قبلی من موجود است. در زمانی که گفتند استقلال به وزارت اقتصاد واگذار شد، گفتم وقتی قرار باشد اموالی در حوزه دولت از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگری محول شود باید در هیأت وزیران قانونش تصویب شود و تا زمانی که این اتفاق نیفتد هیچ روند قانونی طی نشده است و ادعای اینکه استقلال به وزارت اقتصاد محول شده یک ادعای بیاساسی است.
بعد از مصاحبه من هم در جریان قرار گرفتید که وزیر اقتصاد گفتند استقلال به این وزارتخانه محول نشد. در چنین شرایطی سرپرستی سازمان خصوصی و انتخاب این سازمان غیرقانونی است. چطور میشود در چنین شرایطی سازمان خصوصیسازی سرپرست باشگاه استقلال را مشخص کند؟! پس در نتیجه این سرپرستی کلاً غیر قانونی است. نکته دیگر در خصوص انتخاب مدیر این است که بعضیها فکر میکنند یک مدیر خوب باید فقط فرد خوبی باشد یا اگر تخصص داشته باشد کافی است و یا اینکه باید متعهد باشد، اما باید در اینجا گفت که یک مدیر خوب باید هر سه فاکتور را با هم داشته باشد و این شاخصهها لازمه کاری یک مدیر موفق است. تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس جایی برای آزمون و خطا نیست و افرادی باید برای این باشگاهها انتخاب شوند که از تجربه مدیریتی برخوردار باشند. در استقلال چنین شاخصهای وجود نداشت که در حال حاضر سرمربی و سرپرست باشگاه با هم زاویه پیدا کردهاند. استقلال این روزها از دوران هیجانزدگی گذشته و به دوران بحران رسیده است و جمع کردن بحران فعلی استقلال کار مدیریت این باشگاه نیست. مدیر این تیم با تناقضگوییهای مداوم ایجاد تنش کرده است. وزارت ورزش در چنین حالتی نباید تماشاگر باشد و باید وارد عمل شده و هر چه زودتر برای باشگاه استقلال تصمیم بگیرد. قطعاً این شکافی که بین نیمکت و مدیریت استقلال افتاده اصلاً به صلاح این تیم نیست. نگاه به چند برد استقلال نکنید این اختلاف و شکاف چند وقت دیگر خودش را به صورت جدی نشان میدهد.
یکی از مواردی که باعث اختلاف مدیریت و کادرفنی استقلال شده مربوط به خرید بازیکن است. نمونهاش جواد کیا است که خطیر او را خرید، اما نکونام اجازه تمرین به این بازیکن نداد!
چون نظام باشگاهداری درستی نداریم چنین مسائلی پیش میآید. هیچ کجای دنیا مدیر بدون نظر سرمربی بازیکن خریداری نمیکند. این اتفاق هم برمیگردد به این موضوع که مدیران ما مشاوران خوبی در حوزههای مختلف ندارند. شما نگاه کنید مدیران عربستانی ستارههای دنیا را این روزها خریداری میکنند، این خریدها صرفاً بعد سیاسی دارد.
از نظر سیاسی چه منفعتی برای آنها دارد؟
برای اینکه نگاه دنیا متوجه این کشور شود، اما مدیران ما تا چه اندازه نگاه درستی در زمینه باشگاهداری دارند؟ وقتی ساختار درست مدیریتی وجود ندارد باید شاهد اتفاقاتی از این دست باشیم.
یک نگاه کلی که این روزها وجود دارد این است که مدیران ناکارآمدی که برای استقلال انتخاب میشوند، کاملاً تعمدی است در حالی که مدیران به مراتب بهتری برای پرسپولیس انتخاب میکنند.
من تعمدی بودن این مسأله را اصلاً قبول ندارم. در یک برهه هم پرسپولیس با این مشکل مواجه بود. طی سالهای 85 تا 90 پرسپولیس با بحران مدیریت مواجه بود و بعضاً در یک فصل سه مدیر عوض میکرد. اگر پرسپولیس امروز به ثبات مدیریتی رسیده است، تعمدی و از روی تدبیر نبوده، شاید شاخصه شانس و اقبال شامل این تیم شده است و این روزها استقلال دچار بحرانی شده که قبلاً پرسپولیس هم با آن دست و پنجه نرم کرده.
اگر بخواهید خیلی رک و واضح بگویید؛ ماندن آقای خطیر در استقلال را به صلاح این تیم میدانید؟
آقای خطیر نشان داد که نمیتواند حواشی را جمع و جور کند و در بعد مدیریت نمیشود زمان را از دست داد. لذا هر چه زودتر برای مدیریت استقلال تصمیم بگیرند و ایشان را برکنار کنند، بهتر است.
چرا؟
چون حرمت بین نکونام و خطیر ریخته است و این مسأله را نمیتوان جمع و جور کرد.
پیشکسوتان استقلال طی روزهای اخیر به این نکته اشاره داشتند که با کدخدامنشی این مسأله را حل میکنند و خطیر و نکونام را با هم آشتی میدهند.
اصلاً این مسأله با کدخدامنشی حل نمیشود. چون یک وقتی اختلافی که بر سر سوءتفاهم به وجود میآید با حرف زدن حل میشود اما شکاف بین این دو نفر بر اثر این است که تفکرات خطیر و نکونام به هم نمیخورد. خطیر هم نشان داده در امر مدیریت کاملاً بیتجربه است. ضمن اینکه نکونام هم نسبت به مسائل موضعگیری خوبی نداشته است. نکونام از روزی که به استقلال آمد کم حاشیه برای این تیم درست نکرد.
پس شما هر دو نفر را مقصر میدانید؟
من از کلمه مقصر نمیخواهم استفاده کنم، اما هم خطیر و هم نکونام برای استقلال حاشیه درست کردهاند.
به نظر میرسد اگر شما مدیرعامل بودید نکونام را انتخاب نمیکردید.
به هرحال نکونام انتخاب شد و تا حالا هم بد نتیجه نگرفته است، اما در بعد مدیریت نمیتوان اینطور نگاه کرد. بحث فنی تیم با بحث مدیریت کاملاً فرق دارد. بعد از چهار بازی و با توجه به اینکه نکونام خوب نتیجه گرفته است، نمیتوانی مربی را عوض کنی، اصلاً عقلانی نیست، اما در بعد مدیریت میتوان این کار را انجام داد و نباید اجازه دهیم دیر شود. البته این را بگویم صرف اینکه یک انتخابی انجام شود، درست نیست.
چطور؟
هر انتخابی نیاز به نظارت دارد. نباید مدیری انتخاب شود و به حال خود رها شود. باید نظارت باشد. وقتی نظارت بر کار مدیران ما باشد، کارها روی حساب و کتاب است. خیلی از اتفاقاتی که پیش میآید بر اساس این است که نظارتی نیست و مدیران ما بدون حساب به کار خودشان ادامه میدهند.
257 251