به گزارش «مبلغ»- طبق روایات در زمان حضور امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) اگرچه مرگ از بین نمیرود؛ اما اجل معلق مردم به تأخیر میافتد و میانگین عمر مردم از عمر مردم کنونی بیشتر خواهد شد.
پاسخ اجمالی
نخست باید گفت؛ مرگ به معنای جدایی روح از جسد، و نیز زوال و برچیده شدن تعلق نفس به بدن است.[1] هر انسانی مانند هر موجود مادی در دنیا، مرگ را خواهد چشید. و به حکم آیهی «کلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ»،[2] هیچکس از آن مستثنا نیست.[3] اما میتوان «اجل معلق» که از آن به «اجل مشروط و موقوف» تعبیر میشود،[4] را با انجام برخی از اعمال؛ مانند صدقه و صلهی رحم به تأخیر انداخت و یا با عاق والدین آنرا جلو آورد.[5]
با توجه این مسئله، روایاتی ناظر به آن هستند که در زمان حضور امام مهدی(عج) اگرچه مرگ از بین نمیرود؛ اما اجل معلق مردم به تأخیر میافتد و میانگین عمر مردم از عمر مردم کنونی بیشتر خواهد شد. البته با توجه به گزارشهای متفاوتی که در این زمینه وجود دارد، نمیتوان نظر قطعی در مورد میانگین عمر انسانها در آن زمان ابراز نمود؛ اما اجمالا عمر مردم در آن زمان طولانیتر از زمان کنونی خواهد بود.
در این راستا امام باقر(ع): «در ایام ظهور امام مهدی(عج)، یک روز مانند ده روز، یکماه مانند ده ماه و یکسال مانند ده سال میگذرد».[6]
معنای این روایت میتواند آن باشد که اگر کسی که در حال حاضر حدود هشتاد سال عمر میکند، در زمان ظهور حدود هشتصد سال عمر خواهد کرد و یا آنکه بهرهاش از زندگی و عمر معمول خود ده برابر خواهد شد. به عبارت دیگر، امروزه بیشتر زندگی ما صرف اموری میشود که بهره ما از عمرمان را کاهش میدهد؛ اما در آنروز با حذف این امور، بهره بهتری از زندگی خود خواهیم برد.
امام صادق(ع): «وقتی قائم ما قیام کند، زمین آنچنان روشن و تابناک میشود که مردم از پرتو خورشید بینیاز میشوند و شب و روز یکسان میشود(تاریکی از میان میرود) و به هنگام فرمانروایی او مردم هزار سال عمر میکنند…».[7]
منبع:
[1]. «سرانجام روح بعد از مرگ»، سؤال 7803. [2]. انبیاء، 35. [3]. «مرگ همهی موجودات قبل از قیامت»، 161. [4]. « اجل مسمی و اجل معلق»، 60121. [5]. «مرگ، اجل مقدر و اجل معلق»، 97؛ «رابطه میان صله رحم و افزایش عمر»، 50413. [6]. نیلی نجفی، بهاء الدین علی، سرور أهل الایمان فی علامات ظهور صاحب الزمان(عج)، محقق، مصحح، عطار، قیس، ص 69، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1426ق. [7]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 454، بعثت، قم، چاپ اول، 1413ق.منبع: اسلام کوئست