ایمان گودرزی؛ پرسپولیس به آرامش رسید. این حسی بود که سرخپوشان پایتخت پس از پیروزی خفیف مقابل هوادار، تا حدودی به آن دست پیدا کردند. آرامشی که در شش بازی قبل از آن از قرمزها سلب شده بود ولی آنها با کسب سه امتیاز این بازی توانستند آن را بازیایی کنند. این اتفاقی بود که میشد قبل از بازی با هوادار آن را در اردوی پرسپولیسیها جست و جو کرد. جایی که رضا درویش به تمرین این تیم آمد و با یحیی گلمحمدی و شاگردانش به صحبت پرداخت. البته این آشتی باید قبل از بازی با الدحیل رخ میداد اما اینطور نشد تا شکست ناباورانه سرخها در آزادی رقم بخورد و منجر به ناکامی آنها از رسیدن به مرحله بعد لیگ قهرمانان آسیا شود. اما وقتی سرمربی پرسپولیس پرتاب بطریهای آب و شعار «حیا کن، رها کن» را شنید و مدیرعامل این باشگاه هم چهره برافروخته و خشمگین هواداران را حس کرد، آنها فهمیدند که دیگر جایی برای ناز و قهر و دعوا نیست و هوادار هم دیگر تحمل چنین فضای ملتهبی را ندارد. برای همین آنها شمشیرهای خود را غلاف کردند تا دوباره مسیر دوستی را در پیش بگیرند. البته با اینکه مشخص نیست این استراتژی موقت یا مصلحتی است اما نتیجه آن منجر به برد پرسپولیس شد. این نکتهای است که بخصوص در رفتار گلمحمدی به خوبی دیده میشود. یحیی هر وقت آرام بوده، این آرامش را به تیمش هم تزریق کرده و به موفقیت رسیده است اما وقتی وارد تنش و درگیری شده، تیمش به حاشیه رفته و نتیجه نگرفته است. او حالا دوباره مسیر آرامش را در پیش گرفته و با متانتی که از او انتظار میرود، صحبت میکند. البته پرسپولیس هنوز به آن تیم قدرتمند ابتدای سال و هفتههای پایانی لیگ و جام حذفی که همه تیمها را از دم تیغ خود میگذراند، تبدیل نشده و حتی در همین بازی با هوادار هم میشد استرس را در بازی قرمزها حس کرد. این اتفاقی بود که خود گلمحمدی هم به آن اشاره و عنوان کرد: «سه امتیاز مهم گرفتیم اما استرس پیروزی در ساق پای بازیکنانم دیده شد.» پرسپولیس در این شرایط نتوانست بیش از یک بار دروازه حریفش را باز کند. خصوصاً اینکه شهاب زاهدی و امید عالیشاه هم نبودند و نبیل باهویی در ترکیب اصلی به میدان رفت. البته مهاجم سوئدی با اینکه گل نزد ولی امیدوار کننده ظاهر شد. پرسپولیس حالا غول بزرگ دربی را در پیش دارد. دیداری سرنوشتساز که سرخها برای موفقیت در آن باز هم باید آرامش خود را حفظ کنند. اولین شب آرامش بازی با هوادار بود اما حالا باید دید آنها میتوانند این حس را با بردن دربی برای خود تثبیت کنند یا خیر. تا غروب پنجشنبه باید صبر کرد و دید.
پرسپولیس مدرسه پیرمردها نیست!
مسنترین تیم لیگ برتر کدام تیم است؟ پاسخ این سؤال تا چند وقت پیش پرسپولیس یحیی گلمحمدی بود که تقریباً هیچ اعتقادی به جوانان ندارد و پیرمردها را میپسندد اما حالا جواب این سؤال تیمی است که زمانی به عنوان معدن بازیکنان جوان شناخته میشد و تا مدتها پدیدههای زیادی را به فوتبال معرفی کرد اما چندین سال است دیگر این وظیفه را برعهده ندارد. فولاد با 7/28 سال مسنترین تیم لیگ است. عددی که بسیار زیاد است، یعنی بیشتر بازیکنان فولاد نزدیک به 30 سال سن دارند که عدد بالایی محسوب میشود. قطعاً همین آمار یکی از دلایلی است که خوزستانیها در میان 3 تیم پایین جدول جای گرفته و روزهای خوبی را نمیگذرانند. مس رفسنجان هم با میانگین 1/28 با فاصله نسبتاً زیاد نسبت به فولاد در رده دوم قرار دارد.
در سوی مخالف مجتبی حسینی هم نه تنها جوانترین تیم ایران که جوانترین تیم آسیا را روانه مسابقات لیگ برتر کرده و با همین جوانان امیدوار است اوضاع تیمش را در نیم فصل دوم بهتر کند و بتواند خودش را از منطقه خطر نجات بدهد. سعید دقیقی که خودش هم مربی جوان لیگ است، توانسته دومین تیم جوان را دور هم جمع کند و با میانگین سنی 5/25 رتبه دوم را در میان جوانترینها به خودش اختصاص بدهد.
سؤال جذابتر اما این است که سرخابیها در کجای این جدول سنی قرار دارند؟ استقلال با 1/27 در میان پیرمردهای لیگ مینشیند. تیمی که در چند سال اخیر با حضور مربیان خارجی و فرهاد مجیدی سیاست جوانگرایی را در پیش گرفته بود اما با حضور جواد نکونام تغییر مسیر داد. پرسپولیس اما برخلاف استقلال خرق عادت کرده و توانسته کمی تیمش را جوان کند. یحیی گلمحمدی که به اعتماد نداشتن به جوانان معروف است با چند تغییر از جمله بازی دادن به یاسین سلمانی و محمد عمری و میلاد سورگی، هم نشان از تغییر عقایدش داد و هم میانگین سنی پرسپولیس را به 4/26 رساند.
میانگین سنی بقیه تیمهای لیگ هم به شرح زیر است:
استقلال: ۱/۲۷ سال
ملوان: ۱/۲۷ سال
ذوبآهن: ۷/۲۵ سال
سپاهان: ۳/۲۶ سال
تراکتور: ۸/۲۵ سال
پرسپولیس: ۴/۲۶ سال
گلگهر: ۴/۲۶ سال
مس رفسنجان: ۱/۲۸ سال
آلومینیوم: ۲۶ سال
شمسآذر: ۵/۲۵ سال
هوادار: ۴/۲۶ سال
نفت آبادان: ۳/۲۷ سال
پیکان: ۳/۲۴ سال
فولاد: ۷/۲۸ سال
نساجی: ۲۶ سال
استقلال خوزستان: ۱/۲۶ سال
استخوانی 650 هزار دلاری در گلوی پرسپولیس
نبیل باهویی مهاجم سوئدیتبار پرسپولیس بدل به استخوانی در گلوی پرسپولیس شده است. مهاجمی که بدون نظر سرمربی و توسط شخص مدیر باشگاه خریداری شد و البته مطابق انتظار یک مهاجم ضعیف و بیکیفیت است. نبیل در پرسپولیس آغازی نومیدکننده داشته و به اندازهای بدبینیها اطراف او زیاد است که به نظر اعتماد به نفس او را نیز به حداقل رسانده و او همان حداقل کیفیت خود را هم نمیتواند ارائه دهد. از طرفی بدشانسی نیز کلکسیون بدبیاریهای او را کامل کرده. او در بازی برابر استقلال تاجیکستان در دقایق پایانی به زمین آمد و میتوانست گل سوم را بزند اما خطای پنالتی مدافع تاجیکستان او را در شرایط تک به تک متوقف کرد و عجیب اینکه داور هم پنالتی را نگرفت! وی در روز بازی با نفت آبادان برای نخستینبار در ترکیب اصلی قرار گرفت اما در روز بد پرسپولیس یک موقعیت خوب داشت که ضربه وی را گلر نفت با یک دایو عالی گرفت تا باهویی باز هم در حسرت گل بماند.
در بازی برابر هوادار نیز او به دلیل محرومیت زاهدی در ترکیب اصلی قرار گرفت اما ضربه خشک او در اواسط نیمه نخست حتی از دروازهبان هم عبور کرد و به پایه تیرک دروازه خورد تا باز هم در حسرت گل باقی بماند.
جالب اینکه در بازی تراژیک برابر الدحیل و در شرایطی که بازی با تساوی پیش میرفت و پرسپولیس بیمحابا حمله میکرد و به گل نمیرسید، نیاز به یک نیروی تازه نفس در خط حمله احساس میشد. خیلیها حدس میزدند که نبیل باهویی علیرغم عملکرد ناامیدکنندهاش در بازیهای قبلی به عنوان بازیکن جانشین وارد زمین شود و تغییری در حملات تیم ایجاد کند. یحیی با وجود خالی بودن نیمکتش 3 تعویض انجام داد اما در کمال تعجب باهویی به زمین نرفت! سرمربی پرسپولیس محمد عمری، میلاد سورگی و حتی محمدمهدی احمدی را هم به زمین فرستاد اما مهاجم سوئدی روی نیمکت ماند. عجیب اینکه پرسپولیس در اواخر بازی هم رو به بازی مستقیم و ارسالهای بلند آورده بود. در چنین شرایطی حضور باهویی در زمین ممکن بود به پرسپولیس کمک کند و او حتی به شکل تصادفی گل بزند. اما یحیی با وجود روی آوردن تیمش به ارسالهای بلند باز هم باهویی را به زمین نفرستاد تا ثابت کند در اینباره نظرهای مختلفی وجود دارد. برخی میگویند باهویی در بازیهای قبلی نشان داده که نمیتواند باری از روی دوش تیم بردارد. همین هفته پیش بود که بازی ضعیف باهویی باعث شد رضا درویش به خاطر جذب او مورد انتقاد قرار بگیرد.
پس از پایان مسابقه هم وقتی هواداران پرسپولیس در بیرون از ورزشگاه درویش را گیر انداختند و از او به خاطر جذب باهویی بدون موافقت گلمحمدی انتقاد کردند، درویش مدعی شد که سال گذشته هم یورگن لوکادیا را بدون تأیید یحیی جذب کرده بود! هر چه هست باهویی به عنوان یک مهاجم بیکیفیت همچون استخوانی در گلو گیر کرده؛ استخوانی که 650 هزار دلار میگیرد، روی نیمکت مینشیند و البته در حضور گاه و بیگاهش در زمین گل هم نمیزند!
257 251