علی سلیمی: به گفته دانشمندان علوم اجتماعی، یک بحران رو به افزایش بهداشت عمومی احساس تنهایی است. تنهایی بر همه افراد از جوان تا پیر تاثیر میگذارد و میتوان دلایل مختلفی برای آن متصور بود. علت اصلی افزایش احساس تنهایی احتمالا به نحوه ارتباط، تعامل و عملکرد ما در محیط اجتماعی امروزی مربوط است. جایی که زندگی میکنید، وضعیت زندگی، وضعیت سلامت جسمی و روانی، کارکردهای مغزی، زیستشناسی و ژنتیک، پویایی روابط خانوادگی، تجربیات اولیه دوران کودکی، محیط مدرسه یا محل کار و نحوه استفاده از شکلهای دیجیتال ارتباطات همه میتوانند در چرایی و علت تنهایی نقش داشته باشند.
اما احساس تنهایی به چه معناست؟
به طور کلی، احساس تنهایی به این معنی است که چیزی در مسیر ارتباط و تعامل انسانی، احساسی از تعلق داشتن از زندگی شما گم شده است و حال شما را بد میکند. افراد در هر سنی و به دلیل هر یک از دلایل مطرح شده در بالا ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنند که وقتی این حس در طولانی مدت در کسی وجود داشته باشد، چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. تنهایی خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، اختلالات شناختی، زوال عقل و مرگ زودرس را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
فراتحلیلی با دربرگرفتن بیش از ۸۰ مطالعه و بررسی بیش از ۴۰۰۰۰ نفر، به این نتیجه رسید که تنهایی یکی از متغیرهای مهم در ایجاد افسردگی است. از طرف دیگر، افراد مبتلا به اختلالات افسردگی مزمن و دوقطبی بیشتر از افراد عادی از تنهایی رنج میبرند. به طور مشابه، مطالعات نشان دادهاند که تنهایی و انزوای اجتماعی با تاثیراتشان بر تعامل اجتماعی و تحریک شناختی میتوانند باعث زوال شناختی شوند و همانطور که زوال شناختی میتواند عامل تنهایی و انزوای اجتماعی باشد.
شما به چه دلیلی احساس تنهایی میکنید؟
هر چاره و علاجی برای تنهایی باید بر اساس شرایط خاص زندگی و سبک زندگی شما باشد. در واقع در ابتدا باید مشخص شود که شما کدام نوع تنهایی را تجربه میکنید.
آیا به این دلیل که دوستان خوبی ندارید که در زمان نیاز شما به آنها، در دسترس شما باشند تنها هستید؟ آیا آشنایی با مردم و پیدا کردن دوستان جدید برای شما دشوار است؟ آیا یک رابطه عاشقانه را از دست دادهاید یا نسبت به رابطه فعلی خود حس یک رابطه از دست رفته را دارید؟ با خانواده چطور؟ آیا از اعضای خانواده احساس بیگانگی میکنید؟ آیا خانواده خود را از دست دادهاید یا احساس میکنید اعضای خانوادهتان از نظر جسمی یا عاطفی خیلی از شما دور هستند؟ یا حتی احساس تنهایی شما ممکن است منشاء عمیقی داشته باشد که ناشی از ترس یا بیاعتمادی به دیگران بر اساس تجربیات گذشته است.
درمانگر شناختی و بینفردی، آندریا متیوز (Andrea Matthews) معتقد است مسیر پیشرفت روابط سالم با یافتن واقعیترین و اصیلترینِ نسخه شما آغاز میشود.
او از تشبیه درختی استفاده میکند که طوفانهای زیادی را پشت سر گذاشته و شاخههایش را در بادهای تند و زیر سنگینی برف از دست داده است، اما هنوز ریشههای قوی و سالمی دارد. آن ریشه، خود واقعی شماست، بخشی از شماست که دست نخورده از طوفان زندگی شما فرار کرده است. آنجاست تا شما آن را کشف کنید و از آن برای پرورش خود استفاده کنید و به شما کمک کند زندگی واقعی و اصیل خود را بسازید.
بیشتر بخوانید: چه کنیم وقتی حال خوبی نداریم؟/ توصیههای کاربردی متخصصان سلامت
۱۰ باید و نباید برای کمک به کاهش تنهایی:
در حالی که هیچ راه ثابتشدهای برای کاهش کامل و دائمی تنهایی برای همه وجود ندارد، برخی از رویکردها وجود دارد که مطالعات نشان دادهاند میتوانند برای بسیاری از افراد موثر باشند. در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
بایدها:
۱- یک زندگی اصیل داشته باشید که توسط شما تعریف شده است و به شما احساس کامل بودن میدهد. شما باید با خودتان صادق باشید که بتوانید تا حد امکان شاد باشید و دیگرانِ همفکر خود را وارد زندگی خود کنید.
۲- یاد بگیرید که خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید و به آن احترام بگذارید. هر چه بیشتر خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان اهمیت بدهید، دیگران نیز بیشتر همین کار را برای شما انجام خواهند داد. ( هر چند دوست داشتن خود برای کسانی که از احساس تنهایی مزمن رنج میبرند کار چندان آسانی نیست و نیاز به کمک یه متخصص سلامت روان است).
۳- از افرادی که به تلاشهای شما برای برقراری ارتباط واکنش نشان نمیدهند یا پاسخ مشابهی نمیدهند، گذر کنید.
۴- مراقبت از یک حیوان خانگی میتواند به کاهش تنهایی و اثرات منفی آن بر روی سلامتی شما کمک کند.
۵- به دنبال کمک باشید. اگر احساس تنهایی شما مداوم است، یک متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند تا با مشاوره فردی و یا گروهی ریشه مشکل خود را پیدا کنید.
و در عین حال
نبایدها:
۱- در خدمت خوشی دیگران نباشید. انجام دادن همیشگی کاری که دیگران از شما میخواهند یا آنچه فکر میکنید از شما انتظار دارند انجام دهید، شما را از صادق بودن با خودتان و داشتن یک زندگی اصیل باز میدارد.
۲- رفتارهای سمی دیگران را بیش از حد تحمل نکنید. چرخههای تعاملی گاهی اوقات میتواند منجر به روابط آزاردهنده برای فردی شود که میتواند باعث احساس انزوا و تنهایی در او شود.
۳- خودتان را آنطور که فکر میکنید دیگران شما را تصور میکنند، تصور نکنید. ( آنچه دیگران درباره شما فکر میکنند لزوما خود واقعی شما نیست)
۴- زندگی اجتماعی خود را با دیگران مقایسه نکیند، به خصوص در شبکههای اجتماعی. به خصوص مهم است که به یاد داشته باشید که رسانههای اجتماعی همیشه زندگی واقعی نیستند و لزوما قابل باور نیستند.
۶- وقتی کاری که انجام میدهید به شما کمک نمیکند احساس ارتباط و هدفمندی بیشتری داشته باشید، از امتحان کردن چیز جدید تردید نکنید.
منبع: psychologytoday