در سه سال گذشته اتفاقاتی بسیاری بر چهره آموزش و پرورش سیلی زده است که نه تنها نفس تعلیم و تربیت بند آورده است بلکه بازتاب عملکرد نادرست آموزش و پروش فضای اجتماعی کشور را نیز ملتهب کرده است. نمونه این اضطراب اجتماعی در آغاز سال تحصیلی ،کمبود معلم و کلاس های خالی و در اواخر سال ناتوانی در برگزاری به موقع امتحانات نهایی و حتی اعلام نتایج آن بوده است.
اینکه چه کسانی مسبب وضعیت امروز آمورش و پرورش هستند نمیتوان جریان خاصی را متهم کرد اما اگر قرار باشد سهمی از این اتفاقات که تغییر را به تاخیر و تحول را دست نیافتنی تر کرده است به دولت ها بدهیم صورت کسر مدیران دولت سیزدهم عددی بیشتر را نشان خواهد داد.
نارضایتی آشکار معلمان ،دانش آموزان و اولیا، در واقع درصد بالایی از جمعیت کشور از آموزش و پرورش لزوم جابجایی وزیر را بعد از پیروزی دکتر پزشکیان طلب میکرد. اینکه آموزش و پرورش میتوانست نوید روزهای خوش را به صاحبان اصلی خود بدهد بعد از شنیدن حذف گزینه های «مطلوب» کم کم رنگ نا امیدی به خود گرفت تا از گزینه «معمول» نیز گذر کردیم و به لیست «بانیان وضع موجود» رسیدیم ،حتی اگر از صحرایی هم عبور کنند و امانی طهرانی مطرح شود باز گزینه طیف غیر پاسخگوی سه سال گذشته است که دوباره برای وزارت نفرات خود را به خط کرده اند.
حالا با اعلام نارضایتی معلمان از ابقاء صحرایی و معرفی امانی گزینه های دیگری برای مهندسی کردن فضای رسانه مطرح میشود. انتخاب از بین طیف غیرهمسو و مهمتر ،غیر متعهد به دلیل عدم پاسخگویی در سه سال گذشته و گزینههایی نچسب از طیف همسو جریان دو سر باخت پزشکیان در آموزش و پرورش است که مورد انتقاد بسیاری از معلمان و فعالان صنفی و رسانه ای قرار گرفته است.
به گوش آقای پزشکیان برسانید اینکه معلمان برای پیروزی شما به میدان آمده اند و با وجود نا امیدی از شرایط ،بالاخص آموزش و پرورش همت عالی کردند تا جنابعالی به ریاست جمهوری برسید باید یادآوری کنیم که این خواست فرهنگیان «تغییر برای تغییر بود» نه «تغییر برای تمدید» پس اگر دورتان را شلوغ کرده اند تا ما را نبینید و نشنوید از همین حالا سرمایه اجتماعی بزرگی به نام معلمان را از دست رفته بدانید و بد عهدی با معلمان را اولین خط فاصله ایجاد شده بین مسعود پزشکیان کاندیدای ریاست جمهوری با مسعود پزشکیان ریاست جمهور بدانید.
*کارشناس آموزش و معلم
۲۳۳۲۳۳