
ریحانه اسکندری: در سالهای اخیر، با سرعتی خیرهکننده، هوش مصنوعی به حوزههایی نفوذ کرده که تا دیروز تصور میشد صرفاً در تسلط انسانهاست؛ از تولید محتوا گرفته تا تحلیل داده، از طراحی گرافیک تا ساخت موسیقی. اما شاید یکی از بحثبرانگیزترین ورودهای این فناوری به دنیای ترجمه باشد؛ قلمرویی که سالهاست نویسندگان، مترجمان، ناشران و علاقهمندان به کتاب آن را خانهی امن واژهها و بازآفرینیهای انسانی میدانستند.
این روزها، ردپای ترجمههای ماشینی حتی در معتبرترین نهادهای فرهنگی کشور نیز دیده میشود. بهعنوان نمونه،یک جستجوی ساده در کتابخانه ملی میتوانید به کتابهای ترجمه شده با هوش مصنوعی دست پیدا کنید و این دیگر مسئله نیست که از چشمها پنهان شود. اتفاقی که دیگر نشان از یک آزمایش محدود ندارد، بلکه مهر تأییدی بر ورود رسمی این فناوری به ساختار نشر و ترجمه کشور است.
از سوی دیگر، ناشرانی مانند انتشارات هرمس، با رونمایی از ده کتاب ترجمهشده توسط هوش مصنوعی، درهای تازهای به روی این تکنولوژی گشودهاند. این حرکت بیسابقه، شاید نوید سرعت بیشتر در عرضه آثار جهانی به بازار کتاب ایران باشد، اما در عین حال، زنگ خطری است برای بسیاری از مترجمان حرفهای که سالها با حساسیت، ذوق و خلاقیت، به جان واژهها افتادهاند.
سوالی که حالا مطرح میشود این است: آیا با ورود پرشتاب هوش مصنوعی به حوزه ترجمه، باید نگران حذف تدریجی مترجمان انسانی باشیم؟ وقتی ماشینها میتوانند در کسری از ثانیه یک متن چندصد صفحهای را ترجمه کنند، جایگاه مترجمی که واژهسازی میکند، سبک خاص خودش را دارد و با دقتی هنرمندانه بافتهای زبانی را منتقل میکند، چه خواهد شد؟
در عین حال، رقابتی که سالها میان ناشران برای ترجمه و انتشار نخستین آثار مطرح جهانی وجود داشت، ممکن است از معنا تهی شود. دیگر سرعت نه به همت مترجم، بلکه به کمک هوش مصنوعی تعیین میشود؛ این خود میتواند تعادلی تاریخی را در صنعت نشر بر هم بزند.
اختلافات بر سر موضوع ورود هوش مصنوعی به صنعت ترجمه فقط مختص ایران نیست، در جهان نیز جنجالهای زیادی در این حوزه پیش آمده است. یکی از بزرگترین نشرهای کشور هلند، ویبیکی، چندی پیش اعلام کرده است که قصد دارد به صورت امتحانی ترجمه با ابزار هوش مصنوعی را مورد استفاده قرار دهد. پس از این اتفاق حواشی زیادی رخ داد که آیا این موضوع باعث از دست رفتن شغل مترجمان میشود؟ در این باره مخالفان و موافقان هر دو در حال بیان نظرات خود هستند. موافقان هوش مصنوعی بر این عقیده هستند که در نهایت انسان به صورت کامل کنار گذاشته نمیشود و در مرحله تالیف به شدت به نگاه انسانی نیاز است.
ولی از سویی دیگر مخالفان هوش مصنوعی بر این نکته تاکید دارند که مبحث تالیف با ترجمه مستقیم تفاوتهای زیادی دارد. برای مثال دیوید مککی، مترجم ادبی که کتابهارا از زبان هلندی به انگلیسی برمیگرداند در گزارش گاردین ذکر کرده است: «خارج کردن مترجم از حلقه، در را به روی ترجمه های نادرست یا گمراهکننده باز میکند که به خوانندگان خدمات چندانی نخواهد داد. اگرچه قابل درک است که ناشران می خواهند از فناوری های جدید برای افزایش کارایی خود استفاده کنند، اما برنامههای انتشارات هلندی ویبیکی بسیار بی پروا به نظر می رسد. اگر من یکی از نویسندگان انتشارات این انتشارات بودم، بسیار نگران این بودم که چگونه این ترجمههای هوش مصنوعی بر کار من منعکس میشوند و بر شهرت من تأثیر میگذارند.»
بعد از این ماجرا حتی جدیتر شد و ۹۴ درصد نویسندگان، مترجمان و اعضای انجمن نویسندگان بریتانیا طی اعتراضی اعلام کردند اگر شغلشان تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار بگیرد درخواست غرامت میکنند.
این در شرایطی است که طبق تحقیقات انجام شده توسط همین انجمن در سال جاری از هر ده مترجم حقوق چهار نفر کاهش یافته است. اما اگر این اتفاق در ایران بیفتد با توجه به اینکه هنوز صنف ساختار یافتهای به اسم صنف مترجمان نداریم، این غبن را چه کسی جبران خواهد کرد؟
این مطلب، نگاهی به ابعاد مختلف این موضوع دارد و با طرح پرسشهایی از ناشران برجسته، تلاش کرده است تا به واکاوی آیندهی ترجمه در عصر هوش مصنوعی بپردازد؛ عصری که در آن، پرسش اساسی این است: «آیا هنوز هم واژهها، بوی انسان میدهند؟»
محمدعلی جعفریه، مدیرعامل انتشارات ثالث: «هوش مصنوعی نمیتواند جای خلاقیت مترجم انسانی را بگیرد.»
در ادامه بررسی تأثیر ورود هوش مصنوعی به حوزه ترجمه و نشر، با محمدعلی جعفریه، مدیرعامل انتشارات ثالث، گفتوگویی انجام دادیم. جعفریه در این گفتگو ضمن تأکید بر ضرورت قانونگذاری و نظارت دقیق بر استفاده از هوش مصنوعی، بر اهمیت جایگاه خلاقیت انسانی در فرایند ترجمه تأکید کرد.
او در پاسخ به این پرسش که آیا ورود هوش مصنوعی میتواند به فضای رقابتی در نشر لطمه بزند، گفت: «هوش مصنوعی یک تکنولوژی است که نمیتوان از آن گذشت، اما باید استفاده درست از آن صورت بگیرد و اجازه سوءاستفاده داده نشود. همیشه یکسری مشکلات بوده؛ مثل ناشران کتابساز. اما نکته اینجاست که هوش مصنوعی هم مثل هر ابزار دیگری نیاز به یک ویراستار خوب دارد. یک مترجم خوب میتواند هوش مصنوعی را به خدمت بگیرد. همیشه در دنیا، ویراستارها از خود نویسنده هم قویتر بودهاند. مثلاً شما ببینید در کتابهای جی کی رولینگ، مثل هری پاتر هم این نکته هست. خانم نویسنده، در ابتدا اصلاً نویسندهی حرفهای نبوده است. این ویراستارها هستند که میآیند کتاب را طوری ویرایش میکنند که تبدیل به یک اثر جهانی میشود.»
او ادامه داد: «در این فرایند، هوش مصنوعی میتواند جایگزین برخی مراحل شود، ولی ویراستار باید حضور داشته باشد. اگر نه، استفاده از آن صرفاً ابزار کتابسازها میشود. خیلی از این ناشرانی که امروز از هوش مصنوعی استفاده میکنند، نه تخصص دارند و نه دانش، فقط ابزار دارند. اینها کار را به اسم خودشان میزنند، اما عملاً چیزی در اختیار ندارند.»
جعفریه دربارهی خلأهای قانونی نیز گفت: «اصلاً ما هیچ قانونی در این زمینه نداریم. وقتی قانونی نیست، جلوی استفاده غلط هم گرفته نمیشود. ناشران کتابساز دارند آزادانه فعالیت میکنند. این مسأله، به فضای نشر آسیب میزند.»
او در ادامه به یکی از مهمترین تمایزهای ترجمه انسانی و ماشینی پرداخت: «هوش مصنوعی نمیتواند جلوی خلاقیت انسانی را بگیرد. صد درصد همینطور است. یک مترجم خوب، دانش کافی دارد، خودش کلمه میسازد. کلمات را بازسازی میکند، بر اساس زمان، لحن، فضا و بافت، واژه میسازد. ولی هوش مصنوعی فقط بر اساس دادههایی که به آن داده شده، خروجی میدهد. نمیتواند آن قدرت خلاقه را داشته باشد.»
او در بخش پایانی گفتگو درباره میزان آگاهی مخاطبان نیز ابراز نگرانی کرد: «متأسفانه در کشور ما همه مخاطبان آنقدری حرفهای نیستند که تفاوت ترجمهها را متوجه شود. ارزش آن کلمهای که با خلاقیت ساخته شده، شاید دیده نشود. برای خیلیها اصلاً مهم نیست که مترجم کیست یا ناشر چه کسیست. فقط درصد کمی از مخاطبان هستند که به این چیزها دقت میکنند.»
این ناشر همچنین بر نقش دولت و نهادهای فرهنگی در کنترل این روند تأکید کرد: «این وظیفه دولت است که بیاید و جلوی انتشار کتابهای تقلبی و کتابسازی را بگیرد. اگر کتاب بد دست مخاطب برسد، مخاطب زده میشود، دیگر کتاب نمیخواند. ترجمه هم باید چیزی باشد که به دل بنشیند. متأسفانه این نکته رعایت نمیشود.»

سیاوش باقرزاده، مدیرعامل نشر هیرمند: «هوش مصنوعی تهدیدی برای ترجمه نیست، بلکه امکانی برای دسترسی سریعتر مخاطب است»
در ادامه برای تحلیل تأثیرات گسترده ورود هوش مصنوعی به حوزه ترجمه، با سیاوش باقرزاده، مدیرعامل نشر هیرمند، گفتوگویی انجام دادیم. او برخلاف بسیاری از فعالان حوزه نشر، نگاه تهدیدآمیز به این فناوری ندارد و بر این باور است که هوش مصنوعی میتواند در خدمت مخاطب باشد، نه علیه خلاقیت مترجمان.
باقرزاده در ابتدای گفتگو با اشاره به تجربه شخصیاش در زمینه بررسی این فناوری گفت: «براساس اعتقاد شخصیام و همچنین کاری که در انتشارات هم کردیم و روی آن وقت گذاشتیم، هوش مصنوعی را در بخش ترجمه تهدید نمیبینم. به نظرم مخاطب حتی اگر مسلط به زبان خارجی نباشد، به واسطه این فناوری میتواند کتاب درجهیک خارجی را در دسترس خود داشته باشد. مثلاً من منتظر کتاب جدید یک نویسنده خاص هستم که شاید چاپش در ایران طول بکشد. هوش مصنوعی کمک میکند که نسخه ترجمهشده را داشته باشم، آن هم بهروز و حتی همزمان با نویسنده اصلی.»
او افزود: «در گذشته، کتابها به سدهای عجیب مجوز میخوردند، مدتها طول میکشید تا منتشر شوند و بعد وارد رقابتهای کورکورانه ناشران میشدند. الان کتابهایی هستند که مثلاً ۱۵۰ انتشارات مختلف، آنها را چاپ کردهاند. این اتفاق ارزش محتوایی کتاب را از بین میبرد. از این جهت، به نظر من مصرفکننده بسیار سود خواهد کرد.»
مدیرعامل نشر هیرمند اما به آسیبهای احتمالی برای ناشران نیز اشاره کرد: «اینکه چه بلایی سر ناشر میآید؟ خب بخشی از آن الان هم هست. مثلاً در موضوع کتابهای دیجیتال و ایبوکها. اینها با کتاب فیزیکی در رقابت هستند، گاهی اوقات مصرفشان حتی بیشتر است. ولی کتاب فیزیکی هنوز برای طیفی از مخاطبان اهمیت دارد. من میگویم این شرایط را صفر نمیکند. مصرفکننده برنده میشود، اما ناشرانی که روی تألیف وقت گذاشتهاند، به نظرم از نظر اقتصادی در موقعیت بهتری قرار دارند. چون خلاقیت انسانی، بهویژه در حوزه تألیف، تهدیدناپذیر است.»
باقرزاده همچنین درباره ظرافتهای ترجمه انسانی گفت: «در ترجمه انسانی، مترجم گاهی واژگان خاص خودش را میسازد. نگرش شخصی مترجم در ترجمهاش دیده میشود و این چیزی است که مخاطب حرفهای آن را میفهمد. البته مخاطب غیرحرفهای شاید تفاوتی قائل نشود. ولی اگر هوش مصنوعی رشد کند، ما بخشی از این ظرافت را از دست میدهیم.»
او درباره ضرورت قانونگذاری نیز نظر روشنی داشت: «حتماً باید قانونگذاری شکل بگیرد. چون هوش مصنوعی میتواند حتی ترجمهای بر اساس سبک نوشتاری مترجمان بزرگ انجام دهد. مثلاً من میتوانم بگویم ترجمه جدید یک نویسنده آرژانتینی را به سبک نوشتاری نجف دریابندری انجام دهد. این یعنی میتوانم ترجمهای را دریافت کنم که با نسل و سلیقهای که با آن ارتباط دارم، هماهنگ باشد.»
با این حال، او تأکید میکند که قانونگذاری نباید به سمت سانسور برود: «اگر قانونگذاری مسیر سانسور را دنبال کند، طبیعتاً نتیجه نخواهد گرفت. همانطور که گفتم، با آمدن مترجمهای هوش مصنوعی، وضعیت دسترسی مخاطب بسیار بهتر میشود. یعنی مخاطب میتواند ترجمهای بهروز و بدون محدودیتهای سانسوری داشته باشد.»

هوش مصنوعی و ادبیات: واقعیتی اجتنابناپذیر
ورود هوش مصنوعی به عرصه ترجمه، دیگر یک پیشبینی علمی یا دغدغه نظری نیست؛ واقعیتی است که اکنون با قدرت وارد ساختار نشر کشور شده است. از قرار گرفتن بخش ویژهای در کتابخانه ملی برای کتابهای ترجمهشده توسط هوش مصنوعی گرفته تا رونمایی رسمی ناشران از آثار خلقشده بهدست ماشین، همهوهمه نشانههایی از دوران تازهای هستند؛ دورانی که در آن مرز میان خلاقیت انسانی و الگوریتمهای ماشینی بیش از هر زمان دیگری محل مناقشه است.
گفتوگو با دو تن از مدیران باسابقه نشر، تصویری روشن از دو نوع مواجهه با این تغییر را بهدست میدهد.
محمدعلی جعفریه، مدیرعامل انتشارات ثالث، نگاهی منتقدانه و محتاط دارد. او معتقد است که استفاده بدون چارچوب از هوش مصنوعی، ممکن است باعث حذف خلاقیت مترجمان انسانی شود؛ مترجمانی که نه تنها ترجمه میکنند، بلکه واژه میسازند، بافت زبانی را درک میکنند و ترجمه را بازآفرینی میکنند. او تأکید دارد که نبود قانونگذاری مشخص، راه را برای ناشران کتابساز باز گذاشته و همین امر میتواند به زوال ذوق مخاطب و آسیب به بازار کتاب منجر شود. او به وضوح میگوید: «هوش مصنوعی نمیتواند جای خلاقیت انسانی را بگیرد.»
در سوی دیگر، سیاوش باقرزاده، مدیرعامل نشر هیرمند، به موضوع با نگاهی متفاوت و حتی مثبت مینگرد. او معتقد است که هوش مصنوعی در بخش ترجمه نه تنها تهدید نیست، بلکه میتواند ابزاری کارآمد برای تسهیل دسترسی مخاطب به آثار روز دنیا باشد؛ بهویژه برای خوانندگانی که به زبان اصلی مسلط نیستند. او این فناوری را فرصتی برای مخاطب میداند و اعتقاد دارد که در حوزه تألیف، که محل بروز خلاقیت انسانیست، هیچ تهدیدی از سوی ماشین وجود ندارد. باقرزاده با صراحت میگوید: «مصرفکننده برنده نهایی خواهد بود.»
با این حال، هر دو مدیر نشر بر یک نکته اتفاقنظر دارند: ضرورت قانونگذاری. چه برای جلوگیری از سوءاستفاده ناشران کتابساز، و چه برای حفظ تعادل میان آزادی دسترسی و کیفیت ادبی آثار، وجود یک چارچوب حقوقی و اجرایی برای استفاده از هوش مصنوعی در ترجمه، ضرورتی غیرقابل انکار است.
در نهایت، پرسش مهمتری مطرح میشود: آیا میتوان به نقطهای رسید که ماشین، همزمان با حفظ سرعت، ذوق و ظرافت انسانی را هم درک کند؟ یا باید پذیرفت که ترجمه، مثل خود ادبیات، بیش از آنکه به دقت نیاز داشته باشد، به احساس وابسته است؟
دوراهی ما، بین واژههای زادهی دل و خروجیهای خطی پردازشگرهاست؛ انتخابی میان صدای انسان و صدای الگوریتم.
۵۹۲۴۴