کریدور ارس، ابزاری برای تغییر بازی در کریدور زنگزور

سیدعباس موسوی حالا معاون مراسم و تشریفات دفتر رئیسجمهور است؛ او اما پیش از این سفیر کشورمان در جمهوری آذربایجان بوده و پیشترها دیپلماتی باسابقه.
تجربه حضور در جمهوری آذربایجان، به نگاه و نظر او درباره توافق صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، اهمیت میبخشد.
این توافق به هر شکلی که بدست آمده قطعاً بخشی از چالشها و تنشهای منطقه قفقاز در پشت مرزهای شمالی ایران را حل خواهد کرد. ایجاد محور، مسیر ارتباطی، دالان، کریدور و یا هر نام دیگری که بر آن بگذارند برای تسهیل دسترسی آذربایجان به بخش دورافتاده خاکش، یعنی جمهوری خودمختار نخجوان هم موضوعی نیست که ایران را نگران کند؛ جز برخی ملاحظات ژئوپلیتیک و راهبردی ایران، مثل بروز جنگی دیگر و اشغال خاک ارمنستان بهزور توسط آذربایجان و با حمایت ترکیه که منجر به تغییر مرزهای منطقه، ایجاد جنگ و تنش درازمدت و مهمتر از همه، قطع یا اخلال در دسترسی زمینی ایران به ارمنستان و مسیر شمال تا اروپا از این معبر تاریخی شود. در گفتوگو با موسوی کوشیدیم پاسخی برای همین ابهامات بیابیم.
چهرهها و شخصیتهای سیاسی کشور در مورد توافق ارمنستان و آذربایجان برای ایجاد مسیر زنگزور دیدگاهها و واکنشهای متفاوتی نشان دادند. از موضع صریح دکتر ولایتی در مورد جلوگیری از اجرای آن تا نظر رئیسجمهور که معتقد است درباره این موضوع بزرگنمایی صورت گرفته و ملاحظات ایران در این توافق دیدهشده است. شما بهعنوان دیپلماتی که سالها در یکی از پرچالشترین ادوار، سفیر ایران در جمهوری آذربایجان بودید درباره این توافق چه نظری دارید؟
جمهوری اسلامی ایران همانطور که بارها اعلام کرده با رفع انسداد مسیرها و ایجاد راهها و معابر ارتباطی و مواصلاتی جدید که منجر به رشد و شکوفایی اقتصادی کشورها میشود مخالف نیست، اما آنچه منافع و امنیت ملی ما را تحتالشعاع قرار بدهد و آن را نادیده بگیرد و یا تهدید کند، با مخالفت ایران روبهرو خواهد شد.
ما بازیخرابکن منطقه نیستیم و از منفعت همسایگانمان خوشحال میشویم، اما حاضر نیستیم منافع خودمان را هم فدای دیگران کنیم و حقوق و منافع ملت ایران را نادیده بگیریم.
پیش از این، دو سناریو پیش رو بود. یکی اینکه این مسیر با توسل بهزور و نیروی نظامی و اشغال باز شود؛ برنامهای که جمهوری آذربایجان گاه از آن حرف میزد؛ حالت دیگر هم این بود با توافق طرفین و رعایت مصالح و ملاحظات همه طرفها این کار انجام شود. خب حالا ارمنستان و آذربایجان در این مورد به توافق رسیدهاند.
جمهوری اسلامی ایران هم در همه دولتها همواره تأکید کرده اگر این مسیر با رضایت ارمنستان و اعمال حاکمیت و حفظ تمامیت ارضی و حاکمیتی این کشور شکل بگیرد، ما هم مخالفتی با آن نداریم؛ البته مشروط بر اینکه ژئوپلیتیک منطقه و مرزها دچار تغییر نشده و دسترسی ایران به مسیر شمال و ارمنستان مسدود نشود.
الان یک موضوع و چالش دیگر هم به ماجرا اضافهشده و آن، ورود قدرتهای فرامنطقهای به این معبر و موضوع اجاره ۱۰۰ ساله آن به آمریکاست؛ آن هم بهنحویکه آنها کنترل و اداره این مسیر را بر عهده بگیرند و به این بهانه مثلاً تأسیسات گمرکی، پشتیبانی و نگهداری، ایست و بازرسی و… ایجاد کنند و اینکه چنین ساختاری متعلق به ارمنستان نیست و ماهیت این شرکتها هم ممکن است امنیتی یا نظامی باشد، محل اشکال و خطر است. از کجا معلوم دو روز دیگر آمریکاییها نخواهند به بهانه تأمین امنیت یا بهانههای دیگر، نیرو وارد ارمنستان کنند و در نزدیک مرزهای ما مستقر شوند؟
این گلایه البته به دیپلماتها و سیاسیون ما که به این موضوع توجه نداشته و از آن غافل شدند هم وارد است. آنها تمرکزشان تنها بر این بوده که مبادا آذربایجان بخواهد با توسل بهزور و با نیروی نظامی، کریدور زنگزور را شکل بدهد و خاک ارمنستان را تصرف کند. آنها از اینکه قدرتی مثل آمریکا در این میان واسطهگری کند و چنین امتیازی بگیرد و تهدیدی علیه ما ایجاد کند، غافل شدند. الان هم این خطر جدی شده که پای نیروهای نظامی و امنیتی آمریکایی به پشت مرزهای ما باز شود.
آیا واقعاً دولت ارمنستان با آن سابقه نزدیکی طولانی با ایران یا دولت علیاف که آشنایی کاملی با حساسیتهای ایران دارد، نگرانیهای ایران و روسیه را نادیده گرفتهاند؟
خب میتوان گفت آقای علیاف از موضع قبلی خود که میگفت ما هرطور شده این کریدور را ولو با زور خواهیم گرفت و باید این منطقه تحت کنترل آذربایجان باشد، کوتاه آمده و خوشبختانه این اتفاق به صورت قهرآمیز نیفتاده و البته که موانعی پیش رو هم داشته است. اما آقای پاشینیان و دولت ارمنستان باید قدری بیشتر احتیاط میکردند که این توافق، پای کشور ثالثی را باز نکند. البته من به اجرایی شدن این توافق هم چندان خوشبین نیستم.
این چند روزه، رایزنیهای سطح بالایی از سوی ارمنستان با تهران انجام شده؛ آیا ایروان موفق خواهد شد اطمینان خاطر ایران را جلب کند؟
قفقاز خانه ماست. در و دیوار کشورهای این منطقه بوی ایران میدهد و آنها میفهمند ایران چه حساسیتهای ویژهای به این منطقه دارد. آنها اگر بخواهند به همین منوال پیش بروند و حاکمیت ملی ارمنستان اعمال نشود یا یک قدرت خارجی به نام شرکتهای خصوصی بیاید اعمالنفوذ کند، طبیعتاً با مخالفت ایران روبهرو خواهند شد.
ایران چه ابزارهایی برای مقابله با تهدید امنیت و نقض منافع و خطوط قرمز خود در این ماجرا دارد؟
مهمترین ابزار ما تکمیل و تقویت «کریدور ارس» است. ما بیش از سه دهه به جمهوری آذربایجان مسیر دسترسی به نخجوان را دادیم و هیچ مانعی برای آنها ایجاد نکردیم. الان هم این جاده و معبر در حال تعریض و بهسازی است. مقامات ارمنستان هم میدانند ایجاد مانع و اخلال در مسیر دسترسیشان به ایران و تجارت با ما بیش از همه به ضرر خود آنها تمام خواهد شد.
اما آذربایجان در صورت دسترسی به مسیر زنگزور به نظر نمیرسد دیگر تمایلی به کریدور ارس نشان بدهد.باید توجه داشت برای آذربایجانیها هم همانی که میخواستند، نشد. آنها کریدور اختصاصی با عرض زیاد و بدون اعمال حاکمیت ارمنستان میخواستند؛ بدون هرگونه دسترسی و نظارت ارمنستان. توافق انجام شده این را برای آنها به ارمغان نیاورده است.
الان این معبر به یک شرکت خارجی واگذارشده اما همچنان تحت حاکمیت ارمنستان است که خب مطلوب آذربایجان، ترکیه و البته ما نیست. مطلوب روسیه هم قطعاً نیست و آنها هم موضع گرفتند. ما هنوز هم بهترین، کوتاهترین، باصرفهترین و البته امنترین مسیر را میتوانیم در اختیار آذربایجان بگذاریم.
یادآور میشوم ما یک فرمول منطقهای بهنام ۳+۳ داریم؛ شامل سه کشور ارمنستان، آذربایجان و گرجستان بهعلاوه سه کشور بزرگ منطقه ایران، روسیه و ترکیه. هر تغییر و تحولی اگر در همین چارچوب مطرح و دنبال شود مشکلی به وجود نخواهد آمد اما آوردن یک قدرت فرامنطقهای و باز کردن پای آمریکاییها، اسرائیلیها و اروپاییها به منطقه قفقاز قطعاً به ضرر هر ۶کشور مورد اشاره خواهد بود. این یعنی یک بازی باختباخت. هیچ طرفی بازی باختباخت را دوست ندارد.