آرزو قنبری- برمیگردیم به خاطرات؛ از گرمای چهلوچند درجهی شانزدهم تیرماه ١۴٠١ تا آفتابی که شانزده تیر ١٣۴۶ در امجدیه غروب کرده، ولی گرمای چهل و دو درجهاش هنوز عرق تماشاچیها را در میآورد.
در هوا چند معلق زنی و جلوه کنی
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد!
این مصرعی از شعریست که لسانالغیب ٢۵ سال قبل از «آخرین دیدار»، به دکتر عباس اکرامی بنیانگذار باشگاه شاهین نشان داده و نام این باشگاه هم برگرفته از آن است.
حالا بیستوپنج سال از آن روز و تأسیس باشگاه شاهین میگذرد… چند بازی تا پایان مسابقات باشگاههای تهران مانده و شاهین و پاس و دارایی از مدعیاناند؛ رقابت اصلی بر سر قهرمانی هم، میان دارایی و شاهین است.
شانزده تیر ماه، از غروب جمعه کمی گذشته، روشنایی روز تقریباً رفته. حوالی ساعت ۸ داوود حیدری سوت آغاز را میزند!
بازی شاهین و تهرانجوان شروع میشود. اخراج «ابراهیم آشتیانی» در دقیقه بیست شوکیست که به تیم امیرمسعود برومند وارد میشود اما این شوک و حجم از اندوه و اضطراب هواداران مغموم شاهین بر سکوهای امجدیه با میزان اندوه روزهایی که در راهند قابل قیاس نیست و بسیار غمانگیزتر از گلیست که تیم محبوب ١٠ نفرهشان، چند دقیقه بعد دریافت میکند. در نیمه دوم، شاهین مالک زمین و شورآفرین میشود. آنها با سه گل «ناظم گنجاپور» پیروز میداناند و یاران «حسین فکری» ، بازنده، امجدیه را ترک میکنند.
بازی روی صحنه در مستطیل سبز تمام میشود اما بازیهای پشت پرده تمام نمیشوند تا این آخرین پرواز شاهین بر فراز امجدیه باشد، تا چند روز بعد که حوالی سالگرد تولدش، بالهایش را بچینند.
باشگاه شاهین که ٢١ تیرماه سال ١٣٢١ با شعار «اول اخلاق، دوم درس، سوم ورزش» تأسیس شد، سهشنبه بیستم تیرماه ١٣۴۶ هم با لغو پروانه منحل شد.
251 251