ششم مرداد سال ۱۴۰۰ بود که ارشا اقدسی، بدلکارجوان و مطرح سینما، وقتی در لبنان حضور داشت موقع فیلمبرداری سکانسی که باید ماشینی را چپ میکرد، دچار حادثهی جدی شد. او را به بیمارستانی در بیروت منتقل کردند و قرار بود یک عمل جراحی حیاتی داشته باشد که به دلیل وخامت حالش به صلاحدید پزشک ابتدا با دارو به خواب مصنوعی رفت تا در صورت افزایش ضریب هوشیاری جراحی انجام شود. در آن زمان پرونده پزشکی او برای پزشکانی در تهران ارسال شد تا در صورت فراهم شدن شرایط عمل، یک تیم پزشکی از ایران راهی لبنان شود ولی این اتفاق هیچگاه رخ نداد چرا که شامگاه حدود یک هفته بعد، یعنی ۱۳ مرداد خبر رسمی درگذشت این بدلکار باسابقه اعلام شد.
در تمام روزهای بعد از این حادثه نه تنها اعضای گروه «بدلکاران ۱۳» که ارشا آن را پایهگذاری کرده بود، بلکه دیگر همکاران بدلکارش و حتی فیلمسازانی که تجربهی همکاری با او را در پروژههای مختلف داشتند در بهت بودند که این بدلکار حرفهای که چپ کردن ماشین یکی از تخصصهایش بوده چطور به راحتی جانش را از دست داده است؟ عدهای احتمال میدادند که او حتما در محاسبات خود اشتباهی داشته ولی باز هم باور انجام خطایی با این سرانجام هولناک از سوی ارشا اقدسی، برای کسانی که او را از نزدیک میشناسند سخت بوده و هنوز هم سخت است؛ همانند مادرش که پس از گذشت یک سال امیدوار است بالاخره علت اصلی قصوری که منجر به مرگ فرزندش شده مشخص شود.
فرزانه موجودی که در ماههای گذشته مصاحبهای با رسانهها نداشته و بیشتر از هر چیز قدردان لطف مردم و علاقهمندان ارشا است، میگوید: «یک سال گذشته و ما در این مدت هیچ خواسته و توقعی برای انجام کاری به نام ارشا نداشتیم و نداریم، هرچند دوستانش کارهایی انجام دادهاند، ولی برای من شخصا فقط دو مسئله مهم است. اول اینکه من هنوز، هنوز و هنوز منتظرم بدانم به چه علتی ارشا از میان ما رفته؟ آیا کسی کوتاهی کرده؟ اگر کوتاهی در میان باشد باید حتما پاسخگو باشند و حتما میخواهم که این موضوع برایم روشن شود بلکه دل من هم کمی آرام شود.
دوم اینکه گروهی که سر صحنهی فیلمبرداری در لبنان بودند، براساس فیلمهایی که ضبط شده گفتند که ارشا رکورد بینظیری در آنجا زده و آنها قول ثبت این رکورد را در گینس دادهاند. همچنین قول ساخت یک فیلمی از بیوگرافی و کارهای ارشا دادند که برای انجام هر دو این کارها در انتظارم.»
۵۷۲۴۵