مهسا بهادری: طبیعتا نام سریال«جیران» به گوشتان خورده، حتی اگر آن را ندیده باشید، به واسطه حواشی زیادش، از توقیف موقت سریال گرفته تا ایرادهای تاریخی و انتخاب بازیگر نامناسب، قطعا نامش برایتان آشناست. سریالی که میخواست مانند دیگر آثار حسن فتحی از جمله «میوه ممنوعه» و «شب دهم» ماندگار شود اما نتوانست چندان موفق شود و توقیف آن هم تیرخلاصی بود برپیکر بیجان این سریال تا اولین تجربه ناموفق سریالسازی در کارنامه کاری فتحی ثبت شود.
کارگردانی که توانسته بود در محدودیتهای تلویزیون آثار ماندگاری بسازد، در آزادی شبکه نمایشخانگی این موقعیت را از دست داد و مخاطبان را از خود دور کرد. اما با تمام این حواشی و واکنشهای مخاطبان، آیا میتوان«جیران» را یک اثر شکست خورده دانست؟ و اگر پاسخ بله است، چرا این اتفاق افتاده و عامل اصلی این ماجرا کیست؟
برای پاسخ به این پرسشها سراغ شادمهر راستین، منتقد رفتیم که در ادامه میخوانید:
به نظر میرسد با توجه به رویکردهای مخاطبان، سریال «جیران» نسبت به آثار گذشته آقای فتحی، مخصوصا تولیداتی مانند «شب دهم» چندان نتوانسته موفق باشد. حالا این عدم موفقیت درباره ایرادهای تاریخی سریال، ایراد به گریم، اشکال به طراح لباس و طراح صحنه، انتخاب بازیگر و حتی گویش آنها وجود دارد. شما این ایرادها را قبول دارید یا خیر؟ و اگر افتی در اثر حسن فتحی دیده میشود، به چه دلیل است؟
تعداد زیادی از ایرادهایی که شما به آن اشاره کردید، مربوط به محدودیتهای سینما، تلویزیون و پلتفرمهای ایران است که ما در حال کسب تجربه در این زمینه هستیم. روش تولید در ایران در حال تغییر است و قیاس کردنش با دورههای قبل، شاید صرفا مرور یک تجربه باشد. مثلا دوران «شب دهم »که البته من شخصا خاطره خوبی از آن سریال ندارم.
به چه دلیل خاطره خوبی ندارید؟
در سال ۱۳۸۰ من به همراه آقای جابرقاسمعلی مشغول نگارش سریال «باران عشق» بودیم و آن زمان هم رقابت بین شبکهها بالا بود، به همین دلیل هم منجر به انجام کار کیفی میشد، این سریال همزمان با «شب دهم» پخش میشد و در آن رقابت با اینکه این سریال که تیم خوب از بازیگرانی مثل امین تارخ و خسرو شکیبایی داشت، اما هیچکس آن را ندید و عملا ما شکست خوردیم هرچند که در بازپخشهای بعدی دیده شد، اما میخواهم به این نکته اشاره کنم که کیفیت«شب دهم» بسیار بالا بود و آقای فتحی تا زمانی که سریال «شهرزاد» را بسازند، یک استانداردی داشتند که آن را در سریال«جیران» اعمال نکردند.
آقای فتحی تا زمانی که سریال «شهرزاد» را بسازند، یک استانداردی داشتند که آن را برای«جیران» رعایت نکردند
دوران آنالوگ یعنی دورانی که اصولا تولید فیلم به صورت آنالوگ شکل میگرفت، یک تفکرآنالتیک وجود داشت و سازنده فقط همان یک فکر را پیش میبرد، اما الان که به دوران دیجیتال رسیدیم، مخاطب به شدت اطلاعات و آگاهی بیشتری دارد و میتواند با سازندگان ارتباط برقرار کند و حتی در این زمینه هم اظهار نظر کند و به تازگی این تجربهها به دست عرصه تصویر رسیده است.
در نتیجه تمام این اتفاقات، باید بررسی کرد که چه شد حسن فتحی «شهرزاد» سریالی مانند «جیران» را میسازد؟
خب چه اتفاقی افتاد؟ اینکه امکانات پیشرفت کرد، باید باعث بشود که کیفیت آثار افزایش پیدا کند، پس چرا کیفیت آثار تولیدی ما با کاهش مواجه است؟
ماجرا همین است، بخش عمدهای از این ماجرا باز میگردد به افت کیفی محصولات صداوسیما، وقتی محصولات رایگان افت کیفی دارند، معیار فیلمسازان برای تولید کاهش پیدا میکند و فکر میکنند توقع مخاطب از آنها پایین آمده است. کارگردان، نویسنده، تهیهکننده و بازیگر به این فکر میکنند که وقتی یک اثر، ساده، رایگان و بیکیفیت تلویزیونی تا این اندازه مخاطب دارد پس ما هم با کیفیت پایین میتوانیم به این برسیم.
نکته ماجرا همین است مخاطبان کمابیش آثار ضعیف تلویزیون را دنبال میکنند اما چرا وقتی این آثار به پلتفرم شبکه نمایشخانگی میرسند مورد انتقاد قرار میگیرند؟
چون پلتفرم ادعا دارد، من محدودیتهای تلویزیون را ندارم به همین دلیل شما از من حمایت مالی کنید تا آثار با کیفیتی به شما ارائه دهم، بنابراین شما از ابتدا یک پیشفرض کیفیتی از این اثری که میخواهید تماشا کنید در ذهنتان ساختهاید اما کسی که مسئول تولید این پروژه است، درواقع همه عوامل مثل تهیهکننده، نویسنده، کارگردان بازیگران، دستیار صحنه، طراح لباس و… از بابت کیفیت سریال هیچ نگرانیای نداشتند. حتی پلتفرمهای آمریکایی هم وقتی اولینبار محصولات خودشان را ارائه دادند، متوجه شدند مخاطبی که بابت تماشای سریال پول پرداخت میکند بسیار سختگیر است.
پس بخشی از هجمههایی که بعضا به سریال شبکه نمایش خانگی وارد میشود، بخاطر همین مسائل مالی است، درسته؟
به گونهای میتوانیم بگوییم بله، چون مخاطب پول میدهد و اگر اثر جذاب نباشد، تماشای آن را قطع میکند و اینگونه پخش کننده متوجه میشود که جذابیت اثرش کم شده، اما ماجرا این است که ما در حال امتحان کردن کاری هستیم که ۲۰ سال است در خارج از ایران انجام میشود، اما مشکل اصلی این است که ما هنوز متوجه این موضوع نشدهایم، به طور مثال طراح صحنه حرفهای که پیش از این هم کار کرده و همیشه هم حواسش به لباس بوده الان احساس میکند تماشاچی به واسطهای دیگر ساده پسند شده اما اتفاقا تماشاچی خیلی حساستر شده است.
بخشی از هجمههایی که بعضا به سریال شبکه نمایش خانگی وارد میشود، بخاطر مسائل مالی است، چون مخاطب هزینه کرده و انتظار اثر باکیفیت دارد
یعنی شما حتی عامل افت سریالهای شبکه نمایش خانگی را هم تلویزیون میدانید؟
بله، تلویزیون مقصر است، چون هم خودش را زیر سوال برده هم تاثیر مستقیمی روی سریال شبکه نمایش خانگی گذاشته است. تلویزیون یک محصول رایگان و بیکیفیت را تولید میکند و به نظر کلیه عوامل تولید اینگونه میآید که سطح سلیقه مخاطب پایین است آن مخاطبی که سریال تلویزیون را میبیند به واسطه رایگان بودنش ایراد چندانی به آن وارد نمیکند اما وقتی برای تماشای سریالی هزینه میکند توقع دارد بهترین اثر را تماشا کند و به پلتفرم هم میگوید تو ادعای این را داشتی که بهترین کیفیت را ارائه میدهی اما سریالی که به ما نشان میدهی خلاف ادعای توست. به طور مثال مخاطب نتفلیکس کار ندارد که چهقدر هزینه کرده اما به این فکر میکند که پول داده پس محصول خوب میخواهد.
کیفیت آثار شبکهنمایشخانگی کاهش یافته چون تلویزیون سطح توقع مخاطبان را پایین آورده است
البته در مقایسه با هزینه نتفلیکس هم پلتفرمهای داخلی پول بیشتری میگیرند.
اصلا نسبت ریال به دلار را نبینیم، برای مخاطب این مهم است که اگر یک نفر یک دلار یا یک ریال هزینه میکند، چه چیزی در مقابلش دریافت میکند. حالا پلتفرمهای ما چه کار میکنند؟ مثلا نویسنده، کارگردان و تهیهکننده چند قسمت را خیلی شلوغ و جنجالی درست میکنند بعد که مخاطب جذب شد و رضایت او را گرفتند ادامه سریال را ساده میسازند دقیقا مانند سریال«یاغی»، این مخاطب شناسی که الان به واسطه هوش مصنوعی به راحتی میتوان او را شناسایی کرد، که چه سلیقهای دارد، نباید از آن غفلت کرد.
یعنی پلتفرمها به شدت با سلیقه روزانه مخاطب در ارتباطند، ما تا کنون سابقه چنین اتفاقی را نداشتیم نهایتا یک سریال«هزاردستان» ساخته میشد و سالها از آن استفاده میکردند و چون فقط همان یک سریال بود، مخاطب مجبور به تماشای آن بود، اما اکنون اینگونه نیست، اگر از چیزی خوشش نیاد به راحتی آن را کنار میگذارد.
آقای عفیفه، تهیهکننده «جیران» انسان بسیار محترمی هستند و در توییتر پاسخ تمام ایرادهای تاریخی وارد شده به سریال را میدهند تا ثابت کنند که مستندسازی این سریال درست است اما اصلا نباید کار به اینجا بکشد.
بیشتر بخوانید:
چه شد که مریلا زارعی جای شبنم مقدمی را در «جیران» گرفت؟
طعنه سرمایهگذار سریال «جیران» به صداوسیما/ کاش پدر بودید!
سریال توقیف شده ایرانی نامزد جشنواره سئول شد
اینگونه که من از صحبتتون برداشت کردم، شما بر این باورید که اگر «جیران» سریال جذابی بود، ایرادهای تاریخی آن به چشم نمیآمد؟
دقیقا، شما نگاه کنید سریال «سلطان صاحبقران» همچنان یکهتازی میکند اما به لحاظ تاریخی واقعا اشتباه است، به همین دلیل یک محقق قاجار شناس میگوید«سلطان صاحبقران» سریال خوبی است اما ار دیدگاه علی حاتمی و مستندات تاریخی ندارد. ایراد سریال«جیران» این است که جذاب است، نه مستندات تاریخی دارد هرچند که تلاش تیم سازنه این بوده که یک کار ماندگار تاریخی ارائه دهند، من اشکال کار را در این میبینم که نسبت به آن چیزی که مخاطب دنبال آن بوده، سادهانگاری شده و البته آشنایی کاملی هم نسبت به مخاطب دیجیتالی به دست نیامده است، چون این مخاطب حتی اگر ده قسمت سریال خوب ببیند و قسمت یازدهم ضعیف باشد، میگوید سریال بد است.
اگر سازندگان بگویند این مخاطبان همان کسانی هستند که «ستایش» را تماشا میکردند، قیاس اشتباهی است، چون اصلا اینگونه نیست که مخاطب تلویزیون را با مخاطب پلتفرم مقایسه کنیم تلویزیون دائم انتظار مخاطب را پایین میآورد اما پلتفرم وعده کیفیت بهتر میدهد.
کسی که «جیران» را میبیند آن را با محصولات نتفلیکس مقایسه میکند نه با سریالهای تلویزیونی
وعدهاش را میدهد ولی عمل نمیکند.
دقیقا. چون کسی که «جیران» را میبیند آن را با محصولات نتفلیکس مقایسه میکند نه با سریالهای تلویزیونی.
در نهایت باتوجه به تمام این تعریفها فکر میکنید که «جیران» شکست خورده است؟
در سینمای ایران هر کاری که تلاش میکند ایدهای را به تصویر بکشد، برنده است. چون ما در فضایی زندگی میکنیم که سعی دارد از قدرت تصویر بکاهد، بنابراین هرچیزی که به تصویر کشیده شود، برنده است اما نسبت به یک شرایط استاندارد «جیران» آن چیزی نیست که از آقای فتحی و با آن سابقه درخشان انتظار میرود.
۵۷۲۴۵