سپهر ستاری: وزنهبرداری زنان در ایران قدمت زیادی ندارد اما در همین مدت کم توانسته به موفقیتهای خوبی دست پیدا کند. دختران وزنهبردار ایران نشان دادهاند اگر امکانات لازم برای آنها فراهم شود در آینده حرفهای زیادی برای گفتن خواهند داشت.
الهام حسینی، وزنهبردار دسته ۸۱ کیلوگرم ایران یکی از دخترانی بود که مسابقات کشورهای اسلامی در قونیه خوش درخشید و توانست با کسب مدال طلای یکضرب و برنز دوضرب و مجموع تاریخسازی کند و تبدیل به اولین دختر طلایی وزنهبرداری ایران شود.
با او در لایو اینستاگرامی مناطقآزاد در خصوص مسائل مختلفی صحبت کردیم و او با صداقت خاصی پاسخ سوالات ما را داد. گفت و گوی مناطقآزاد با دختر طلایی وزنهبرداری ایران را در ادامه بخوانید:
اول از همه درباره افتخارآفرینی اخیر شما صحبت کنیم. شما در بازیهای کشورهای اسلامی موفق شدید اولین مدال طلای تاریخ وزنهبرداری زنان ایران را کسب کنید. در خصوص این اتفاق بزرگ صحبت کنید.
خب خوشبختانه من موفق شدم مدال طلای یکضرب را کسب کنم که اولین مدال طلای تاریخ وزنهبرداری بانوان بود و برای من افتخار و سعادت بزرگی است که توانستم این افتاخر را کسب کنم. دو مدال برنز در دوضرب و مجموع هم کسب کسب کنم.
شرایط اردو و تمرینات شما پیش از اعزام چطور بود؟ اینطور که ما شنیدیم اصلا قرار نبود اعزام شوید و تمرینات تعطیل شده بود!
بحث برگزاری اردوهای ما به تغییرات و نوسانات فدراسیون ارتباط داشت. ما از آذرماه سال گذشته که مسابقات جهانی تمام شد و برگشتیم مدام منتظر بودیم که اردوها برای بازیهای آسیایی و کشورهای اسلامی تشکیل شود ولی متاسفانه در فدراسیون قبلی اولویت چیزهای دیگری بود و بیشتر به فکر مستحکم کردن جایگاه خودشان بودند و اصلا به اردوهای ما فکر نمیکردند. من در آن زمان مصاحبهای کردم و گفتم ما از بلاتکلیفی رنج میبریم و شرایط سخت است، خواهشا تکلیف ما را مشخص کنید. این قضیه تا اردیبهشت ادامه داشت که قول دادند ۳۰ اردیبهشت اردوها برگزار شود ولی باز این اتفاق رخ نداد و تقریبا یک ماه مانده به بازیهای کشورهای اسلامی با تغییر در کادر فدراسیون اردوهای ما آغاز شد.
اتفاقا در خصوص همین انتقاداتی که گفتید هم یادم است به خاطر همین مصاحبهها خیلی فشار روی شما بود و از لیست هم چند بار خط خوردید!
ببینید من خودم به عنوان یک ورزشکاه بیشتر از اینکه دنبال منافع شخصی خودم باشم، همیشه منافع جمع را در نظر داشتم. من دنبال این بودم که وزنهبرداری بانوان که نوپاست باید اردوهای مرتب داشته باشد و بچهها درحال پیشرفت بودند ولی این لغو اردوها و دوری از میادین باعث میشد ما عقب بیافتیم. چون ما نسبت به کشورهای دیگر ۱۰-۱۵ سال عقب هستیم و این توقف خیلی ناراحتکننده بود. بچهها همه منتظر بودند مسابقه کشوری یا اردوی باشد که خودشان را نشان دهند. من به اینها انتقاد کردم و گفتم این مسائل باید برطرف شود. انتقادهای من تخریبگرانه نبود و واقعا چیزهایی که به فدراسیون وارد بود را گفتم. ما متقاضی یک مربی خارجی خانم و برگزاری منظم اردوها بودیم ولی چون اولویت ورزشکار نبود و یک فضای دیکتاتوری به وجود آمده بود ما اجازه صحبت کردن نداشتیم و با یک انتقادی خط میخوردیم و مواخذه میشدیم.
الآن بعد از تغییر و تحولاتی که رخ داده اوضاع بهتر شده است؟
خب مسلما بله. یکی از اتفاقاتی که به وجود آمده ازادی بیان ما در مصاحبه با خبرنگاران و تلویزیون است. قبلا ما باید اجازه میگرفتیم و با خبرنگاران مورد نظر خودشان مصاحبه میکردیم و اجازه انتقاد نداشتیم. من خودم بعضا مجبور بودم بابت کارهایی که وظیفه فدراسیون بود مثل تشکیل اردو، از آنها تشکر کنم! این وظیفه فدراسیون است که بودجه میگیرد و ورزشکار را اعزام کند و از این بابت منتی سر ما نبود اما در فدراسیون قبلی سر ما منت میگذاشتند و باید مدام تشکر میکردیم که مثلا برای ما اب معدنی خریدند! خب این قشنگ نبود و تشکر باید از دل و بدون اعمال فشار باشد.
یعنی این تشکر به نوعی از روی ترس بود؟
خب ببینید ما چون نوپا بودیم نمیخواستیم وزنهبرداری بانوان به مشکل بخورد چون هر لحظه در خطر حذف شدن بودیم. باید سکوت میکردیم چون مثلا مدال نداشتیم!
مسابقات قهرمانی آسیا در بحرین را پیش رو داریم. شرایط چطور است و چه هدفگذاری برای این مسابقات دارید؟
خب امسال مسابقات کمی فشرده شده و ما حدود ۴۰ روز دیگر مسابقات آسیایی بحرین را داریم و یک ماه پس از آن هم جهانی کلمبیا را داریم که گزینشی المپیک است و این شرایط کمی برای ما و فدراسیون سخت شده است. خب در بحث بانوان ما فرصت بیشتری نیاز داریم ولی کادر فنی و فدراسیون برنامه خوبی دارند و اردوهای ما هفته آینده در قزوین آغاز خواهد شد.
از المپیک گفتید که واقعا گرفتن سهمیه کار سختی است چون ورزشکار باید دو سال تمام سر وزن خودش آماده باشد. آیا الهام حسینی میتواند سهمیه المپیک را کسب کند و در پاریس حاضر باشد؟
خب همانطور که گفتید بحث المپیک خیلی سخت است. مخصوصا که سیستم گزینشی متفاوت شده است. دوره قبلی خیلیها بدون حضور در تمام گزینشیها هم راهی المپیک شدند چون یک سری رکوردها داشتند ولی الآن به این صورت شده که باید در تمام گزینشیها باشی و بالانرین مجموع را کسب کنی. باید در مجمع جزو ۸ نفر برتر باشی که کار سختی است. دو دسته هم کم شده و در مجموع ۵ دسته داریم که رقابت را سختتر میکند. برای المپیک کار سختی داریم و من یکی از اهدافم رسیدن به المپیک است.
کمی در خصوص سختیهایی که در شروع کارتان به عنوان یک دختر وزنهبردار با آنها موجه شدید، بگویید.
سختیهای این راه خیلی زیاد است. وزنهبرداری رشته سادهای نیست چون من قبلا رشتههای دیگر هم کار کردم و با احترام به همه رشتهها، فشار در وزنهبرداری زیاد است و هیچ روز راحتی نداری. بدن همیشه یک خستگی را دارد و شرایط خاصی را میطلبد. ولی وزنهبرداری خیلی برای من شیرین است و روزهای سخت هم دارم ولی دوباره فردا دوست دارم تمرین کنم و این علاقه حیلی به من کمک میکند که بتوانم این سختیها را دوام بیاورم.
یک دختری که بخواهد وارد وزنهبرداری شود از کجا باید شروع کند؟ آیا ما باشگاه مخصوص وزنهبرداری دختران داریم؟
بهترین سن برای شروع وزنهبرداری در نوجوانی است. به نظرم اگر از قبل در ژیمناستیک هم فعالیت کرده باشند خیلی به آنها کمک میکند چون یکی از فاکتورهای اصلی وزنهبرداری داشتن انعطاف بدنی خوب است. در اکثر شهرستانها وزنهبرداری پایه را دارند و شرایط از چند سال قبل خیلی بهتر است. کسانی که علاقه دارند به هیئت وزنهبرداری شهرشان میتوانند مراجعه کنند و در اکثر استانها این را داریم.
یکی از مسائلی که ورزش ایران طی سالهای اخیر با آن مواجه بوده بحث مهاجرت ورزشکاران است. به نظر شما چه دلایلی برای این اتفاق وجود دارد؟
به نظرم یکی از دلایل آن عدم توجه مسئولین آن رشته است. هر ورزشکار وقتی در یک رشته موفقیت کسب میکند انتظار توجه و تغییر در شرایطش را دارد. یک ورزشکار وقتی در اردو است مدتها از خانوادهاش دور است و در اردو هم شرایط ایدهآل نیست. شما انتظار دارید مسئولین حداقل درک کنند و خب یک سری حرفها باعث ناراحتی آدم میشود و تصمیماتی میگیرد که جبرانناپذیر است. مثلا ورزشکار در رشتهاش انتظار دارد از نظر مالی تامین شود و با خودش میگوید من مدال میگیرم و از نظر مالی شرایط خوبی پیدا میکند ولی میبیند در شهرستان جمع شدند و یک میلیون تومان هدیه دادهاند! خب این تو ذوق آدم میزند. به جز این هم به نظرم باید یک سری ارزشها در خانواده در وجود ادم نهادینه شده باشد مثل عرق به وطن. من میدانم چقدر سختی هست و همه چیز را با تمام وجودم لمس کردم و میدانم کملطفی زیاد بوده ولی به نظرم هیچ چیز ارزش ترک وطن را ندارد. عزیزان ما در این وطن هستند. به نظرم باید در خانواده به آدم یاد بدهند که وطنش عشق بورزد. خب ورزشکاران آرزوها و توهماتی دارند که اگر بروند خارج آنها را حلوا حلوا میکنند و رویاهایی هست که شاید خیلی از انها واقعیت نداشته باشد. با این حال قبل هر کاری باید حسابی تحقیق کنند اما فکر کنم محبت و ارزشی که مردم در ایران به ورزشکاران میگذارند، در هیچ کشور دیگری نباشد. مردم واقعا محبت و لطف دارند و همین باعث بزرگ شدن ورزشکار میشود. من اگر تک و تنها وزنه بزنم اصلا مهم نیست و همین مردم آدم را بزرگ میکنند پس باید به آنها احترام گذاشت.
یکتا جمالی و پریسا جهانفکریان دو وزنهبردار ما بودند که اخیرا مهاجرت کردند. شما که با آنها تمرین میکردید و به آنها نزدیک بودید آیا از دلایل این تصمیم اطلاع دارید؟
خب آنها در ایران از دوستان ما بودند و تا وقتی که کنار هم بودیم محبت و دوستی بین ما بود و خدا رو شکر میدانم ما ورزشکاران در حق آنها بدی نکردیم. من از رفتن آنها اصلا خبر نداشتم و از روزنامهها متوجه شدم و هیچ اطلاعی از دلایل آنها ندارم.
یک سوالی دارم که میخواهم صادقانه جواب دهید. آیا علی مرادی در زمان ریاست فدراسیون وزنهبرداری در حق وزنهبردارهای ما جفا کرد؟
ببینید یک جاهایی آدم باید حق را در نظر بگیرد. مثلا ایشان لطف کردند و وزنهبرداری بانوان را راه انداختند که آنها به خاطر فشار فدراسیون جهانی بود ولی خب در زمان ایشان شروع شد. به هر حال لطف کردند و اعزامها انجام شد که البته نمیدانم چه چیزی پشت پرده بود ولی بحث المپیک ما شوآف بود و گزینشی اخر ما را نفرستادند. مشخص شد که فقط میخواستند بگویند وزنهبرداری بانوان ما در گزینشی المپیک هست. به نوعی ما بازیچه شدیم. از نظر امکاناتی ما در اردو ماشین لباسشویی درست حسابی نداشتیم. ماشین لباسشویی ما طوری بود که باید سیم آن را نگه میداشتیم از زیر دریچه را نگه میداشتیم که آب خارج شود. ببینید خریدن یک ماشین لباسشویی کاری ندارد و هزینه آن نهایتا ۲۰ میلیون است! یک فدراسیون سه سال نتوانست ماشین لباسشویی بخرد و در نهایت با اصرار و التماس یک ماشین لباسشویی خانگی گذاشتند که آن هم چند وقت دیگر خراب میشود. خب بد است که منِ ورزشکار بخواهم التماس کنم. ما سه سال در اردو بودیم تشکهای ما خراب بود، کمد خراب بود، غذای خانمها و اقایان متفاوت بود و حق اعتراض نداشتیم. هیچ تفریح خاصی نبود. اردو که فقط اتاق نیست. ما آدمیم و زندگی میکنیم. از پدر و مادرهایمان دور هستیم. کمترین حق من این است که در اردو حمام و سرویس بهداشتی راحت بروم. نمیدانم جفا چیست! هر فرد غیرحرفهای به ما زور میگفت. از دربان گرفته تا آبدارچی به ما میگفتند آشغالها را خودتان ببرید و خوابگاه را خودتان تمیز کنید. یک مدیر باید چطور رفتار کند که زیردستها این رفتار را کنند. من یک بار مصاحبه کردم و خزانهدار فدراسیون من را کشید کنار که بیخود کردی حرف میزنی. فلان کارمند ابمعدنی و میوه ما را قایم کرده بود. بعد خزانهدار فدراسیون به ما میگفت مگر در خانه چه میخورید؟! ورزشکار گدا و بیخانواده نیست. اینها درد و دل همه بچهها هست. انقدر دختران ما ازار روحی و روانی دیدند. خب به شخصیت ما توهین میشد.
قطعا تمام این مسائل روی عملکرد ورزشکار هم تاثیر میگذارد.
خب ما خیلی پوستکلفت بودیم که با همه این شرایط دوام آوردیم که وزنهبرداری بانوان سرپا بماند..
آیا در حال حاضر وزنهبرداری از نظر مالی زندگی شما را تامین میکند؟ ایا حقوق ثابتی دارید که کفاف زندگی را بدهد؟
خب تا قبل از این نه اصلا اینطور نبود. زمان فدراسیون قبلی چند بار انگشتشمار حقوق گرفتیم. یکی دو بار ۹۰۰ هزار تومن بود، قبل از مسابقات جهانی یک میلیون ۵۰۰ دادند که البته اینها همیشگی نبود و بعضی وقتها میدادند. من که اصلا چیز خاصی گیرم نیامد ولی فدراسیون جدید افزایش حقوقی داشت که نمیگویم کافی است ولی نقطه امید است. در مسابقات قونیه هم کمیته ملی المپیک همانجا لطف کرد و پاداش ما را داد که انگیزه خوبی بود. خب هیچ ورزشکاری برای ورزش کیسه نمیدوزد ولی اینکه ببیند مورد توجه است خب این خودش دلگرمی خوبی به حساب میآید.
در کشور ما بین حمایت از ورزش زنان و اقایان تبعیض وجود دارد و با وجود تغییراتی که در این سالها صورت گرفته اما انگار این مسئله همچنان هست.
یکی از مشکلات این است که بین خانمها و اقایان مقایسه صورت میگیرد. اگر در این بحث کمی حرفهایتر نگاه کنیم خب رکوردهای وزنهبرداری خانمها و آقایان فرق دارد. اینکه اقایان فکر کنند مثلا ۱۰۰ کیلو یکضرب کاری ندارد اما این برای خانم و آقا فرق دارد چون ما تفاوتهای فیزیولوژیکی داریم. یک آقا ۲۰ برابر یک خانم هورمون تستوسترون به صورت طبیعی دارد. خب این باعث تفاوت قدرت میشود. همین مورمونها تفاوت ذهنی هم ایجاد میکند چون ما خانمها به سمت آرامش هستیم و برعکس در آقایان جسور بودن ایجاد میکند. اگر همه اینها را در نظر بگیریم میبینیم نباید اصلا مقایسه شود. از نظر حمایتی به نظرم باید حمایت از خانمها دو برابر آقایان باشد چون برای اینکه ما به سطح دنیا برسیم باید شتاب دهیم و اگر کم باشد عقب میافتیم. تا الآن که در فدراسیون جدید این تبعیضها کم شده و امیدوارم این روند ادامهدار باشد.
چرا دختران بختیاری که در این رشته سرآمد هستند مجبور به کوچ کردن به شهرهای دیگر میشوند. آیا منابع بختیاریها فقط باید خرج دیگران شود و خود بختیاریها حق ندارند از آن بهرهمند شوند؟ تمام استعدادهای بختیاری مثل سهراب مرادی و یکتا جمالی با نام اصفهان وارد گود میشوند!
من اگر مسئول باشم وقتی چنین استعدادهایی دارم سعی میکنم شرایطی فراهم کنم که کوچ نکنند و در همان شهری که هستند شروع به کار کنند. اگر کمی هوشنمندانه رفتار شود خب این اتفاق میافتد ولی این نیازمند دید وسیعی است که امکانات فراهم کند.
با توجه به اینکه شما جزو اولین وزنهبرداران خانم در کشورمان بودید در ابتدا شاید کمی مخالفت در موردتان بود. ما حتی بازیگری را داشتیم که گفت در شان یک خانم نیست که وزنهبرداری کند و از این مدل صحبتها زیاد بود. نظر شما چیست و ایا تاثیری روی انگیزه شما داشت؟
من هم این صحبتها را شنیدم و خب حرف کلا زیاد است! سنگاندازی خیلی زیاد است و من خیلی توجه نمیکنم. اتفاقا این مدل صحبتها انگیزهام را بیشتر میکند و حس میکنم راهم درست است. کسانی که این حرفها را میزنند یک احساس خطری از دیده شدن زنان دارند. اینکه وظیفه زن چیز دیگری است. نمیدانم وظیفه را چه کسی تعیین میکند. من اصلا توجه نمیکنم و برای من مهم نیست و راهم را میروم. خب من هم مدل بازیگری یکی خوشم نمیآید. اصلا مهم نیست.
بعضی اوقات در ورزش ما اتفاقاتی میافتد که خیلی عجیب است. مثلا یک فردی را داشتیم که آمد با فتوشاپ خودش را مطرح کرد و مسابقه داد و کلی هم مورد توجه قرار گرفت. چرا این قضیهها و این آدمها خیلی بیشتر از ورزشکاران واقعی و زحمتکش ما دیده میشوند؟ الان شهرت و فالوورهای این فرد از اکثر ورزشکاران ما بیشتر است. به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟
بعضی از مردم ما انگار دوست دارند سادهترین راه را انتخاب کنند. آن شخص کار خاصی هم نکرده و یک شبه به جایی رسیده که مثل رویاست و مردم ما هم رویاپردازی را دوست دارندو احساس میکنم برای بعضیها حتی فکر کردن به سختی کشیدن هم سخت است. اینکه فکر کنند یک دختر شبانهروز تلاش میکند و وزنه میزند، شاید این خستگی آزاردهنده باشد. نمیدانم واقعا و برای خودم هم سوال است که خود ما در فضای مجازی یک دهم بلاگر هم دنبالکننده نداریم. برای خودم هم سوال است که چرا این قضیهها برای مردم از قهرمانهایی که خود من انگشت کوچک انها نیستم جذابتر است. نمیدانم الگوسازی ما غلط است یا جذابیت ندارد. من خودم هوش دنیای مجازی ندارم و نه وقتش را دارم نه بلدم پست و استوری بگذارم چون اصلا مهم نیست ولی میبینم خیلیها از این راه درآمد کسب میکنند بعد ما با فدراسیون قبلی درگیر بودیم که یک میلیون پانصد حقوق بگیریم. اگر کسی پیشنهادی برای اینکه ما هم در فضای مجازی پیشرفت کتیم دارد خب بدهد. الآن خب همه در گوشی هستند و واقعا این مسائل برای من هم سوال است.
بین اولین تمرینی که انجام دادید و مدالی که کسب کردید چند سال تمرین کردید؟
من از دیماه ۹۶ شروع کردم و فکر کنم تقریبا چهار سال و نیم طول کشید.
شما فوتبالی هم هستید؟
من قبلا فوتبال بازی میکردم ولی خیلی وقت است نه بازی کردهام و نه تماشا. الآن خیلی پیگیر نیستم.
این روزها ورود خانمها به ورزشگاه هم جدیتر شده است. نظر شما چیست؟ آیا خودتان به ورزشگاه میروید؟
خب من وقتی شنیدم خیلی خوشحال شدم و امیدوارم این بحث انتخابی نباشد که یک عده خاص بروند و امیدوارم عمومی باشد که همه خانمهای ایرانی بدون دغدغه بتوانند به استادیوم بروند. امیدوارم آقایان هم همکاری کنند چون یکی از دغدغهها این است که میگویند فضای ورزشگاه مناسب خانمها نیست. من از همه اقایان عاجزانه تقاضا میکنم که شرایطی فراهم کنند که ما خانمها راحت بتوانیم به ورزشگاه برویم و هرکسی وقتی به ورزشگاه میرود فکر کند مادر و خواهر خودش آنجاست و این باعث میشود فضا برای بانوان باز شود چون واقعا این خیلی اجحاف است.
اگر این امکان فراهم شود خوتان به ورزشگاه میروید؟
بله.
حرف پایانی؟
خب حمایت بیشتری میخواهیم. من میدانم دوستان چه زحمتی میکشند. تک تک خانمها با عشق و علاقه و امید به آینده وزنه میزنند و خوشحالم که میتوانم انگیزه و الگو باشم و از اینجا به عنوان نماینده آنها میخواهم خانمها را حمایت کنید. انشالله همه ما بتوانیم بدرخشیم و قلبا برای همه دوستانم آرزوی موفقیت دارم و میخواهم همه برای ما دعا کنید.
قول مدال در المپیک را میدهید؟
انشالله. ما نمیترسیم و جلو میرویم.
بیشتر بخوانید:
۲۵۸ ۲۵۸