مهسابهادری: بیش از ۵ سال است که او را در عرصه تئاتر ندیدهایم، آخرین نمایشی که این هنرمند در آن ایفای نقش کرده است، تئاتر«کابوس حضرت اشرف» به کارگردانی حسین پاکدل بود و بعد از آن فقط او را در سینما و شبکه نمایش خانگی دیدیم، کوروش تهامی، بازیگری که دانشآموخته رشته تئاتر است اما سالهاست که روی صحنه تئاتر نرفته، درباره فاصله گرفتن او از این عرصه سراغش رفتیم که در ادامه میخوانید:
شما با تئاتر قهر کردید؟
نه واقعا، بحث قهر نیست، در این دو سال و خوردهای که کرونا جلوی بسیاری از فعالیتها را گرفته است. البته که خیلی از دوستان در تئاتر در این سال ها از خودگذشتی کردند، تئاتر در یک فضای بسته است و برگزاری آن در کرونا بسیار پرریسک است، چون سالنها عموما تهویه مناسبی ندارند و بازیگران نفس در نفس هم هستند و نقطه ای که این بیماری از آن وارد می شود همین تنفس است.
برای همین از اواخر سال ۹۵ که آخرین کار تئاترم را به نام « کابوس حضرت اشرف» با حسین پاکدل انجام دادم، گاهی با این رو به رو میشدم که وقتی یک بازیگر همزمان سر کار تصویر و نمایش است، زمان کارها با هم تداخل پیدا میکنند و بازیگر که به هر دو طرف متعهد است، متحمل فشار بسیار زیادی میشود؛ خودم چندین مورد را به چشم دیدم، بازیگر بلافاصله بعد از تمام شدن فیلمبرداری باید خود را به سالن تئاتر میرساند و این استرس کار را مشکل میکرد. من از همان زمان تصمیم گرفتم هیچوقت همزمان سر کار اجرا و تصویر نروم.
چون بارها دیده بودم که بازیگری بهخاطر این تداخلها به سالن نمایش نمیرسید و این خیلی بد است. هم به کار آسیب میزند و هم توهین به مخاطب اثر است، چون مخاطب هم بلیت تهیه کرده و هم زمان خود را برای دیدن نمایش گذاشته است. اینکه در این شرایط بازیگر نرسد و عوامل مجبور شوند به مخاطب بگویند بازیگر نرسیده و اجرا لغو شده توهین بسیار بزرگی است. به همین دلیل هم کمی از تئاتر فاصله گرفتم
باید بگویم نه سینما برای تئاتر صبر میکند و نه تئاتر برای سینما و به همین علت در این سالها که بیشتر مشغول کار تصویر بودم، از تئاتر دور شدم.
بیشتر بخوانید:
نظر کارگردان مطرح جهان پیتر بروک درباره هنر تعزیه
تئاتر برای سلبریتیهای سینمایی نیست!
مذاکره با شهرداری برای حل مسئله حریم تئاتر شهر
با چه مصداقهایی رو به رو شدید که میگویید نه سینما برای تئاتر صبر میکند و نه تئاتر برای سینما؟
متاسفانه در این سی سالی که من در سینما فعالیت میکنم یک جمله معروفی همیشه بوده است که میگوید، سینما بیرحم است و این بیرحمی شامل خیلی موارد میشود و ابعاد متعددی دارد.
نمیدانم چه طور میشود این موضوع را توضیح داد که کسی ناراحت نشود، ولی عموما همه پروژهها خودشان را اولویت قرار میدهند و شاید این حق باشد، درست است که این اتفاقات با مهر و مهربانی میافتد ولی همه میگویند چرا ما از زمانمان بگذریم؟
خب به هر حال هر چیزی هم هزینههای خودش را دارد و اگر قرار باشد عوامل یک فیلم لوکیشنی را چند بار تکرار کنند خب این اتفاق هزینههای زیادی دارد. اما خب همین موضوع مصداق همان بیرحم بودن سینما است.
مثلا اگر یک بازیگری در یک کار نمایش است و سر کار تصویر میرود و تداخلی وجود دارد، در ابتدا به او گفته میشود که مشکلی نیست و با او همکاری خواهند کرد، اما وقتی به لحظه موعود میرسیم این هماهنگیها خیلی سخت اتفاق میافتد. این موضوع لطمه بزرگی به بازیگر وارد میکند، البته ممکن است گستردگی این موضوع دامن هر دو پروژه را بگیرد، ولی خب به هر حال بیشترین استرس برای بازیگر است. برای همین هم من گفتم نه سینما برای تئاتر صبر میکند و نه تئاتر برای سینما.
همه این ها درست است اما همه میدانیم که حداقل در این سالهای اخیر به واسطه اسپانسرها و خیلی موارد، سینما آورده مالی بیشتری دارد و همین موضوع باعث میشود هنرمند برای گذران مالی زندگی بیشتر به سمت سینما گرایش داشته باشد، این موضوع تا چه اندازه میتواند به تئاتر لطمه بزند؟
فکر میکنم در دهه اخیر این اتفاق رخ داده است. از ابتدایی که سینما شکل گرفته، بسیار از تئاتر بهره گرفته و این اتفاق در ممالک زیادی رخ داده است. خیلی وقتها دیدیم که بازیگرهای بزرگ سینما از تئاتر وارد این عرصه شدند و اصولا خواهی نخواهی سینما مدیون تئاتر است.
متاسفانه این اصطلاح اشتباه وجود دارد که وقتی یک بازی بزرگنمایی شده در سینما دیده میشود میگویند این بازی تئاتری است. درست است که زمانی بازیهای تئاتری بسیار درشت و غلو شده بوده، اما از وقتی سالنهای کوچک در تئاتر ایجاد شد و فاصله اجرا با مخاطب کم شد، بازیگران آگاه و باهوش بازیشان را کنترل کردند. بنابراین بازیگری که کنترل شده، میتواند بازی خود را مدیریت کند. البته که کارگردان باید در سالنهای مختلف از بازیگر بازی بگیرد. ضمن اینکه مدل کار بازیگرها مختلف است و هر کدام شیوه خودشان را دارند.
بخاطر همه این سختگیریها میتوان گفت سینما بازیگرهای بسیار خوبی را به تئاتر داده است، چرا که بازیگرهای بسیار خوبی را تحویل داده است. منظور من این نیست که همه بازیگرانی که از تئاتر وارد سینما شدند عالی بودند، اما خب بالاخره تکتکشان با مهارتهای بازیگری آشنایی داشتند و حسها را میشناختند.
قدیمیها در جوانی به ما میگفتند، الان خیلی بهتر شده است در آن زمان گویا بازیگران جمع میشدند و یک مبلغی را باهم جمع میکردند تا دستکم بتوانند یک نون پنیر داشته باشند. چون در آن زمان اصلا تهیهکننده برای تئاتر وجود نداشته و خود بازیگر طرحی را آماده میکرده و اجرا را آغاز میکرده.
در بین کارگردانهای قدیمی مانند بهران بیضایی و گلاب آدینه که شما هم تجربه همکاری با آنها را داشتد، این موضوع وجود داشت اما الان کمتر این ماجرای تنخواه رخ میدهد، فکر میکنید ممکن است این اتفاق برای کمرنگ شدن، حضور اساتید تئاتر باشد؟
بله، قطعا بسیار تاثیرگذار است، چون خیلی از بزرگان که وجودشان بسیار محترم بوده و هست، مثل آقای بیضایی که از بزگرترین و تاثیرگذارترین افراد در حوزه تئاتر بودند، افرادی مثل ایشان باعث میشدند یکی مثل من قید کار تصویر را بخاطر تئاتر بزنند. چون آن زمان ما هم به تئاتر تعصب داشتیم و هم فرصت بزرگی بود تا از این افراد یاد بگیریم. الان افرادی مثل این بزرگان شاید هر چند سال یکبار اجرا داشته باشند که خب حق هم دارند چون انرژی زیادی میخواهد، در واقع الان تئاتر فقیر شده چون یا این هنرمندان را ندارد، یا آنها کمتر کار میکنند. البته الان با توجه به شرایط مالی نمیشود از کسی انتظار داشت که قید پول تصویر را بزند و تئاتر را ترجیح دهد.
۵۷۲۴۵