«تصمیمی که اگر به نتیجه دلخواه و صعود از گروه منجر نشود یک زلزله بزرگ دیگر برای فوتبال ایران میسازد»؛ این تنها بخش کوچکی از یکی دیگر از برنامههای صداوسیما علیه تیم ملی و فدراسیون فوتبال بود. برنامههایی که حالا آمارش از دست همه در رفته و تبدیل به بخش ثابتی از کنداکتور روزانه رسانه ملی شده است. در هفتههای اخیر تقریبا روزی وجود نداشته که صداوسیما علیه تیم ملی صحبت نکند. کار به جایی رسیده که در تلویزیون به صورت علنی تیم ملی را تهدید به زلزله میکنند و از همین حالا ماموریت ایجاد فشار روی کادر فنی جدید تیم ملی را آغاز کردهاند. کسانی که تا دو هفته پیش معتقد بودند جام جهانی میتواند حکم بازی تدارکاتی جام ملتها را داشته باشد و از فاصله فوتبال ایران با انگلیس و آمریکا سخن میگفتند حالا به چیزی کمتر از صعود قانع نیستند. انگار فراموش کردهاند که از جام جهانی 2010 تا 2018 قهرمان دوره قبل در همان مرحله گروهی حذف شده و فوتبال غیرقابل پیشبینیتر از چیزی است که بخواهند چند ماه قبل بابت صعود به تیمی فشار بیاورند.
البته آنها قطعا از این مسائل آگاه هستند اما تسویه حساب با مدیریت فدراسیون فوتبال و حالا کارلوس کیروش باعث شده حتی روی اصول اولیه فوتبال هم چشم ببندند تا صرفا عرصه را بر تیم ملی تنگ کنند. در این مسیر هم هر روز یکی از مخالفین تاج و کیروش را دعوت میکنند تا چند ساعتی علیه آنها صحبت کند و از مظلومیت اسکوچیچ و بیمعرفتی ما بگوید. بله رفتاری که با اسکوچیچ شد صحیح نبود و فدراسیون فوتبال میتوانست با احترام بیشتری سرمربی کروات را برکنار کند ولی هوز از یاد نبردهایم که مدعیان امروز مانند حمید استیلی خودشان قبلتر علیه اسکوچیچ صحبت کرده بودند و در کمیته فنی رای به برکناری او دادند.
در این بین رویکرد رسانه ملی نسبت به تیم ملی در فاصله دو ماه تا جام جهانی بسیار تاملبرانگیز است. انگار ایجاد آرامش و کمک به تیم ملی دیگر اولویت صداوسیما نیست و تسویهحسابهای شخصی از شرایط تیم ملی مهمتر شده است. آنها فراموش کردهاند تیم ملی چه با کیروش و چه با اسکوچیچ متعلق به همان مردمی است که صاحب اصلی رسانه ملی هستند. بدون شک دود این اختلافها به چشم تیم ملی خواهد رفت و رقبای ایران در جام جهانی بیش از هر شخص یا گروه دیگری از این حواشی سود خواهند برد.
۲۵۸ ۲۵۸