ریحانه اسکندری: گویا دستور برکناری داورزنی از سمت وزیر ورزش آمده و حالا بعد از سه دهه حضور او در فدراسیون والیبال که با فراز و فرود های خاص و خودش همراه بوده است او باید از این مقام استفاء دهد.
صحت و درستی این خبر هنوز جای بررسی دارد اما در هر صورت داورزنی دی یا زود باید جای خودش را به کسی دیگر بدهد. بد نیست بدانیم بعد از این چه می شود؟ که آیا جانشین مناسبی برای او هست؟ این که تا چه اندازه این تغیر میتواند روی والیبال تاثیر گذار باشد؟ والیبال ایران که پایه های خود را در دنیا قوی کرده است، قطعا نیاز به یک مدیر قدرت مند دارد، کسی که بتواند توقعات را برآورده کند. والیبال در ایران یک رشته پرطرفدار است، رشته ای که خانواده اش هر روز بزرگ و بزرگ تر می شود، قطعا نگرانی طرفداران و اعضای این خانواده برای این رشته قابل درک است و باید دید چه کسی سکان سرپرستی این رشته را در ایران بعد از محمدرضا داورزنی به دست خواهد گرفت.
در همین رابطه با محمود افشاردوست، کارشناس و عضور با سابقه خانواده والیبال گفتگویی کردیم که در ادامه می خوانید:
الان بازنشستگی آقای داورزنی قطعی شده است و طبق اخبار ایشان از بعد از ماه دی دیگر در مقام رئیس فدراسیون والیبال فعالیت نخواهند کرد، دوران بعد از محمدرضا داورزنی را برای والیبال ایران چه طور می بینید؟
من این خبر را شنیدم، البته نمی دانم خبر درستی هست یا خیر، این خبر را شنیدم و یک جور هایی هم تعجب کردم. من فکر می کردم آقای داورزنی تا پایان دوره خودشان، آبان یا آذر ۱۴۰۲ در فدراسیون هستند، ولی خب این خبر به صورت ناگهانی بیرون آمد. موضوع فدراسیون والیبال یک مقدار با بعضی فدراسیون ها متفاوت است، آن هم این که فدراسیون والیبال از زمان مرحوم یزدانی خرم ریل گذاری خوبی شده است. در واقع کار و زیرساخت خوبی ایجاد شده، هر چند هنوز کافی نیست اما خیلی خوب انجام شده است. آقای داورزنی در این سه دوره که مسئولیت داشتند به خوبی در در این ریل گذاری کار کردند، فدراسیون والیبال از نظر من راه خودش را پیدا کرده است، از نظر اداری ساختار خوبی دارد کار ها قطعا انجام می شود، از نظر تیم های ملی هم همین طور، همه چیز مشخص است، سرمربی مشخص است، برنامه هایشان را می دهند و به خوبی انجام می شود، کمیته آموزش هم به خوبی کار می کند. بنابراین من فکر می کنم مشکل خاصی به لحاظ اداری برای فدراسیون ایجاد نخواهد شد. هر چند آقای داورزنی خیلی زحمت کشیدند، شرایط خوبی را برای والیبال ایجاد کردند، سال گذشته هم قرارداد اسپانسری خوبی برای فدراسیون والیبال بستند که خودش چندین سال هست، این ها همه دورنگاری و مدیریت خوب آقای داروزنی است. باید ببینیم چه شرایطی در والیبال پیش میآید و چه کسی رئیس یا سرپرست فدراسیون می شود و چه قدر آن کار های خوبی که الان انجام شده را ادامه می دهد یا چه تغیراتی ایجاد می کند؟ اول خانواده والیبال باید منتظر باشد و ببیند این خبر چه قدر صحت دارد؟ بعد هم هر کسی که جایگزین می شود باید ببینیم چه تغیراتی در برنامه ها و استراتژی ها خواهد داد؟ البته من فکر نمی کنم خیلی نیازی به کار خاصی باشد و همه چیز خیلی خوب پایه گذاری شده است.
آقای داورزنی ۴۰ سال در ورزش ایران حاضر بودند، فکر می کنید والیبال ما پتانسیل این را دارد تا مدیر مناسبی را جایگزین ایشان کند؟ نیروی مدیریتی ای هست که برای این تغیر آموزش دیده باشد؟
همه مدیران ورزش که ۳۵ سال ۴۰ سال در ورزش کار کردند، همه زمانی جوان بودند و وارد کار شدند، در اوایل انقلاب وقتی انقلاب شد خیلی از مدیران ۲۷ یا ۳۰ ساله بودند که سر کار آمدند و حالا ۴۰ سال سابقه کار دارند و به مرز بازنشستگی می رسند. پس بنابراین در کشور ما نیرو هایی که بتوانند کار همه فدراسیون ها و حتی همه بخش های کشور را انجام دهند قطعا وجود دارد، بالاخره هستند تحصیل کرده هایی که هم درسشان با ورزششان مرتبط بوده و هم تجربه های خوبی کسب کردند. من فکر می کنم این اتفاق می افتد، ولی قطعا همین جوان ها هم بی نیاز نیستند، از تجربه و مشاوره با بزرگ تر ها و کسانی که سالیان سال مدیریت کردند، قطعا ترکیبی از این ها می تواند خیلی کمک کند، می توانند از مدیران بازنشسته یا مدیرانی که وقتی زندگی خود را در این راه گذاشتند مشاوره بگیرند، این می تواند خیلی کمک کند. من مطمئنم که نیروهای خوبی در همه بخش های کشور از جمله ورزش هست، استاتید خوبی هم هستند در مدیران ورزش که دوستان جوان می توانند از نظرات آن ها به عنوان مشاوره استفاده کنند و راه را ادامه دهند.
خیلی ها معتقد هستند والیبال انگار نیاز به یک تلنگر و یک تحرک جدید دارد، فکر می کنید نیازی که امروز والیبال ما دارد چیست؟
این سوال را من مرتبط با بحث آقای داورزنی نمی دانم و جداگانه به این می پردازم، برای والیبال کشور ما در این ۳۰ سال اخیر تلاش های زیادی شده است، حتی قبلی ها هم زحمات زیادی کشیدند، ولی حداقل در این ۳۰ سال اخیر تلاش زیادی برای این که والیبال در یک مسیری برای جهانی شدن قرار بگیرد انجام شده است. خب این مسیر سختی های زیادی داشته، والیبالیست های زیادی آمدند و پیراهن تیم ملی را پوشیدند، مربی های زیادی آمدند و زحمت تیم های ملی را کشیدند و باشگاه های مختلف و مدیران و بازیکنان و مربیان زیادی در رده های مختلف جوانان، نوجوانان و ..زحمت کشیدند که امروز والیبال ما در ۱۰ کشور برتر دنیا قرار دارد. قطعا زحمات همه این ها دخیل بوده است. حالا رسیدن از این مرحله به مرحله بالاتر کار سخت است، به راحتی نمی توان از دهمی برویم و بشویم چهارم رنکینگ دنیا، این خیلی سخت است. پس بنابراین این موضوع قطعا نگاهی را می خواهد که همه زوایای مختلف والیبال را با هم رشد دهد. فقط هم تیم ملی نیست، بخش ساختار اداری قطعا مهم است. تکمیل زیرساخت ها مهم است، نحوه و نگاه باشگاه داری مهم است زیرا باشگاه ها ستون تیم ملی هستند و بازو های فدراسیون، هیئت های استانی همین طور. همه این ها باید با هم در مسیر پیشرفت و توسعه قرار بگیرند و در نهایت ثمره آن در تیم ملی دیده می شود. تیم ملی ثمره همه ای زوایا و بخش هاست. من فکر می کنم می شود استراتژی های جدیدی را برای فدراسیون تعریف کرد، حالا اصلا کاری به این ندارم که رئیس فدراسیون عوض شده و آقای داورزنی رفته اند، فرض را بر این می گیریم که اصلا موضوع بازنشستگی آقای داورزنی هم مطرح نیست. من فکر می کنم می شود نگاه را کمی متفاوت کرد و استراتژی ها جدیدی تعریف کرد و کمی دورتر را دید که در نهایت قدم برداریم برای این که بتوانیم از رتبه دهمی بالاتر برویم. یک سری از کارهایش هم در همین زمان خود آقای داورزنی و حالا دوستانی که قبل از ایشان زحمت کشیدند، انجام شده است. یعنی این طور نبوده که صفر بوده و حالا کسی باید کار را از صفر شروع کند، انجام شده و حالا می شود آن هارا ادامه داد و می شود تعریف برخی استراتژی ها را عوض کرد تا برسیم به آن جا که همه ما انتظار داریم.
خارج از بحث اقای داورزنی، ما در تیم ملی مسابقات مهم انتخابی المپیک را پیش رو داریم که بسیار حساس است، انتظارات و نگرانی همه برای این مسابقات زیاد است و توقعات از سمت مردم بالاست. الان شرایط تیم ملی را چه طور می بینید و فکر می کنید در مسیر کسب آمادگی برای این مسابقات و بقیه تورنومنت های پیش رو با چه چالش هایی روبه رو خواهیم شد؟
سطح توقع بالا اولین مانع تیم ملی کشورمان است، یعنی تیم ملی ما سالیان سال است که جز ده تیم اول دنیا است و بنابراین توقع از والیبال بالاست، نسلی هم عوض شده و ستاره های بی نظیر والیبال تغیر کردند و رفتند و بازیکنان دیگر به جای آن ها آمدند، این نسل هم نسل بسیار بسیار خوب و فنی است، بعد از مدت ها مربی ایرانی جایگزین مربی خارجی شده است، شاید بعد از ده سال، من فکر می کنم شرایط ما شرایط بدی نیست اما این توقع و نوع نگاه یک مقدار بار سنگینی روی دوش بازیکنان می گذارد، مثل یک شمشیر دو لبه است، از یک طرف ممکن است انگیزه بازیکنان را زیاد کند و از یک طرف اگر در یک بازی شکست بخوریم این توقع باعث سرخوردگی شود، باید خیلی دقیق و موشکافانه برنامه های تیم ملی برای سال آینده مشخص شود و اولویت و نوع توقع ما برای تورنومنت های مختلف باید مشخص شود، بدانیم از هر تورنومنت چه چیزی می خواهیم و این که نگاهمان چیست و چه توقعی داریم مشخص شود. نه فقط برای سال آینده بلکه برای سال ها بعد، بعد بر پایه آن برنامه ریزی پیش برویم، من فکر می کنم که لازم است تیم ملی کشورمان حداقل از سال ۱۴۰۲ تا المپیک برنامه مدون، شامل تورنومنت هایی که شرکت می کند، بازی های تدارکاتی، اردو ها، نوع تمرینات، در کدام مسابقات با چه آمادگی باید حاضر شود و .. برنامه ریزی شود و توان و آمادگی و ما برای یک یا دو سال آینده برنامه ریزی شود. موضوع فنی تیم رصد شود و مشکلاتی فنی موشکافانه بررسی شود. فقط هم اعداد و ارقام نیست، کارشناسان فرهیخته و مختلف و والیبال دان زیاد داریم و می توانند نظرات فنی خود را به سرمربی و فدراسیون بدهند. سرمربی تیم هم باید یک برنامه خوب فنی بچیند، بداند در کدام مسابقات با چه میزان آمادگی حضور پیدا خواهند کرد، زمان بندی و همه این ها باید مشخص شود و نهایتا در هدف اصلی که الممپیک پاریس هست هم صعود کنیم و هم نتیجه بهتری از المپیک توکیو بگیریم.
یک مشکلی که وجود دارد این است که مربی ایرانی تیم ملی نمی تواند قرارداد رسمی داشته باشد و نهایتا مجبور است در لیگ تیم داری کند، خیلی معتقد هستند این خیلی خوب نیست و مربی باید صرفا به رصد بازیکنان و چیدمان تمریناتش برسد، شما موافق این موضوع هستید؟
در خارج از ایران هم مربی های تیم های ملی ۶ و یا ۷ ماه لیگ را تیم داری می کنند و بی کار نمی مانند، این نگاه شاید نگاه غلطی نباشد، شاید درست هم باشد که مربی یا سرمربی تیم ملی در باشگاهی هم باشد، اولا که آپدیت و به روز می شود، مرتب تجربه های جدید برایش شکل می گیرد، دوما می تواند به راحتی همه بازیکنان تیم ها را رصد کند، اطلاعات و آمار هفتگی تیم ها برایش می یاید، حتی می تواند به عنوان تیم باشگاهی مقابل آن ها بازی کند و توان فنی بازیکنان تیم مقابل را ارزیابی کند. از این منظر بد نیست؛ دنیا هم همین کار را می کند. از آن طرف اگر بحث قرارداد باشد و مربی تیم ملی فقط تیم ملی را اداره کند خب مربی ۶ یا ۷ ماه کار رسمی را از دست بدهد و فقط هم با دیدن بازی تجربه به دست نمی آورد و لازم است کف میدان باشد و با تیم کار کند، هر دو نگاه درست است و باید ببنیم چه شرایطی داریم و در چه موقعیتی از کدام نگاه استفاده می کنیم.
بیشتر خوانید:
۲۵۸۲۵۴