مهسا بهادری: حرفها تکراری است، کسی هم قرار نیست به آن توجهی کند؛ اما بازهم برای گفتن این حرفها تلاش میکنیم تا دستکم یک گوش شنوا پیدا شود. شب یلداست، اگر همین امروز را با سال گذشته مقایسه کنیم، چه دستآوردی در جذب مخاطب تلویزیون میبینیم؟ تلویزیونی که رئیسش گفت میدانیم مخاطب کاهش پیدا کرده و البته بارها هم اعلام کرده که میخواهد اوضاع را بهبود بخشد، اما در واقعیت چه کاری انجام داده؟ جز اینکه در مقایسه با سال گذشته تنها اتفاقی که رخ داده این است که «خندوانه»، «دورهمی»، «عصر جدید» و مجریانش حذف شده و جای آن سید بشیر حسینی و مهران رجبی اجرای برنامههای تلویزیونی را برعهده گرفتند.
یا مثلا به عرصه سریالسازی توجهی کنیم، رییس سازمان صداوسیما هر چه کاشته بود تا الان باید درو میکرد؛ نه اینکه عرصه را دائم بر هنرمندان تنگتر و تنگتر کند.
حالا هم مسابقات جامجهانی ۲۰۲۲ به پایان رسیده و دست تلویزیون کمی خالی است و بهترین موقعیت است که کمی موقعیت را فراهم کند و برنامه مناسب بسازد؛ اما گویا فعلا تصمیم ندارد که چنین کاری انجام دهد چون تجربه یک و سال و نیم ریاست پیمان جبلی همین را نشان میدهد.
به بهانه اینکه در این شرایط چه چیزی میتواند تلویزیون را نجات دهد به گفتوگو با علیرضا سبطاحمدی پرداختیم که در ادامه میخوانید.
مسابقات فوتبال تمام شده، شما به عنوان کسی که تجربه فعالیت در صدا و سیما دارید، فکر میکنید تلویزیون الان برای جذب مخاطب به چه چیزی احتیاج دارد؟
در حال حاضر تلویزیون به تعدادی مدیر شجاع، آگاه، توانمند و باسواد نیاز دارد. مدیر گروههای باسواد، مدیران شجاع و تعدادی تهیهکننده کار بلد، خبره و بادانش، همان چیزی که در حال حاضر تلویزیون از آن تهی است. این دو تا مسئله وقتی کنار هم گذاشته شود و مدیر گروه شجاعت به خرج بدهد و تهیهکننده هم پر دل و جرئت باشد، کار خوب ساخته میشود. الان حتی سریالهای ما همه شبیه هم شدهاند، همه هم از یک مجرا میآید و هیچ رقابتی بین محتوای تولیدی وجود ندارد، یعنی اینها حس انگیزشی برای جذب مخاطب نداشتند. در حال حاضر هیچ کدام از کارهایی که از تلویزیون در یک سال اخیر پخش شده، من به عنوان بیننده تلویزیونی، میل به تماشای سریالها ندارم.
کارهایی که عموما هم میدانیم با چه ساز و کاری ساخته میشود، بخشی از آنها مورد حمایت دولت با بودجههای کلان قرارگرفت. به طور مثال آزادی مشروط چند درصد بیننده داشت؟
من خانوادههایی را اطرافم میبینم که هیچ رغبتی برای تماشای سریالهای تلویزیونی ندارند. با هر کسی هم صحبت میکنیم میگوید این چه بود؟ موضوعش چه بود؟ ما الان به یک درایتی نیاز داریم که به مسائل روز مردم بپردازد.
هیچ محتوای بینندههای تلویزیون، مردم عادی در سطح جامعه هیچ داشتهای از آنتن تلویزیون ندارند که جذبشان بکند. هیچ انگیزهای برای دنبال کردن کاری ندارند.
یک سری کار سطح نازل و پایین که نمیتواند با مردم ارتباط برقرار کند. الان جوان و نوجوان و کودک ما، بچه ۵ یا ۶ ساله، همهشان به خاطر کرونا و شرایط مدرسه تبلت و موبایل و وسایل دیجیتال دارند، جدای از ماهواره که در خانه همه هست، شما ببنید تعداد دیشهای ماهواره چه قدر زیاد شده در پشت بام ها، این نشان میدهد مردم رغبتی برای دیدن صدا و سیما ندارند و میروند سراغ دیگری. مثل این است که خود ما داریم مردم را پس میزنیم، بعد بهشان میگوییم چرا دارید از ماهواره الگو برداری میکنید؟ چرا از فضای مجازی الگوبرداری میکنید؟ خب ما خوراک مناسب به مخاطبمان ندادیم و کاری کردیم که آنها سمت ماهواره فرار کنند.
بیشتر بخوانید:
دیدن یا ندیدن «بی همگان»؛ مساله این نیست!
کاظم هژیرآزاد: زمانی که ما فیلم و سریال میساختیم، ترکیه کجا بود؟
چرا تلویزیون مخالف ساخت سریالهایی چون «خانه به دوش» و «متهم گریخت» است؟
خب بیایید آذر امسال را با آذر سال پیش مقایسه کنیم، اصلا کاری هم به جام جهانی نداریم، تعدادی از سریالهایی که در آذر سال گذشته پخش شد برای ریاست دوره قبل بود، الان آقای جبلی در یک سالی که حضور داشتند توانستند خوراک و محتوای جذابی تولید کنند؟
اگر توانسته بودند که الان همه سر کار بودند. الان همه بچهها بیکار هستند. سریال آخر من «ایلدا» بود، فکر میکنم ۲۸ درصد بیننده داشتم، بعد از آن کدام یک از سریالهای تلویزیون بالای ۲۸ درصد بیننده داشته است؟ دلیل چیست؟ دلیل این است که ما خوراک درستی به مردم ندایدم، من نمیخواهم بگویم مردم قهر کردند. در این یک سال و اندی که تغیر ساختار و همه این ها اتفاق افتاد چه شد؟ مدیران جدید آمدند و گفتند میخواهیم فیل هوا کنیم. مدیران جدید آمدند که فیل هوا کنند، خب چه کار کردند؟ نتیجه کارشان را روی میز بگذارند، بگویند ما این کارها را کردیم. اگه جام جهانی و قبل از آن جام فوتبال اروپا نبود که دیگر هیچ. فقط هم بحث جام جهانی نیست قبل از آن هم خوراک تلویزیون فقط ورزش و مسابقه بوده است، یا لیگ جهانی والیبال بوده یا فوتبال. اگر این سه ماه نبود که تلویزیون از سه ماه پیش با رکود بیننده مواجه بود. این را از آگهیهای خصوصی میشود متوجه شد. ما واقعا به یک سری آدم پر دل و جرئت و صاحب فکر نیاز داریم،چه در عرصه نویسندگی، چه تهیه کنندگی، یک تهیهکننده خبره و باسواد که بتواند عوامل خوب را جمع کند.
در تلویزیون کار را هیچ کسی به جز تهیهکننده نمیسازد. در تلویزیون سریال، فیلم، برنامه و … همه توسط تهیهکننده ساخته میشود. وقتی که ما تهیه کننده با سواد و خبره نداریم عوامل خوبی هم جمع نمیکنیم، خوراک خوب هم نمیتوانیم بدهیم. ما وقتی مدیران توانمند نداریم که تهیهکننده توانمند جذب کند طبیعتا کار خوب در آنتن و خوراکمان نداریم.
زمانی شبکه ۲ بهترین سریالها را میساخت و پرمخاطب بود، الان در دو سه سال اخیر چه کار کرده؟ من به مدیریت قبلی و فعلی کاری ندارم من میگویم چه کار کرده؟ کدام کار جذابی را شبکه ۲ ساخته و پخش کرده؟ دو سه تا از کارهایی هم که ساخته شده و دیده نشده در جای دیگر ساخته شده و گفتند پخش بشود. یعنی تلویزیون آنقدر خوراک ندارد که جاهای دیگر که دستی در تولید دارند برایشان پخش میکند. ما نیاز به یک اخیر در تفکر و اندیشه سازمانمان هستیم. تفکر آنها باید عوض بشود و با مردم همسو شود.
فقط هم نمایش نیست، حالا نمایش گل سر سبد آنتنهای هر تلویزیون و شبکهای میتواند باشد، ببنید مردم با یک «خندوانه» یا یک «دورهمی» سرگرم میشدند، با یک مسابقه خوب سرگرم میشدند، مردم با یک برنامه جذاب که میتوانند لحظه فراغت داشته باشند سرگرم میشدند،آنها کمک میکردند و گل سر سبد آنتن بودند. الان همه چیز ما ریزش کرده. خب مسلم است که بیننده ما سمت ماهواره میرود و سراغ شبکههای غربی میرود. بعد میگویید چرا فرهنگسازی نشده. میگوییم چرا نمیتوانیم کودک و نوجوان را در مسیر قرار دهیم؟ چرا بچهها اسطورهایمان را نمیشناسند. چرا کودک و نواجوانمان با حافظ و فردوسی و اسطورههای ارزشمند دفاع مقدس بیگانهاند؟ خب خوراک بهشان ندادیم.معرفی نکردیم.
وقتی ما دستمان خالی هست و هیچکس دور و بر ما رغبت ندارد، من از هرکس دور و بر خودم میپرسم میگوید اصلا آنتن تلویزیون نمیگیرد، اصلا برای ما مهم نیست. ارتباط قطع شده است. وقتی نمیشود با یک سریال ارتباط برقرار کرد چیز دیگری میبینیم. چه طور از نوجوان ما که انواع و اقسام بازیهای دیجیتالی و برنامهها را استفاده میکند توقع داریم یک چیزهایی را ببیند که سطحش در سطح یک کودک دهه پنجاهی است. ما خوراک روز به کودک و نوجوان نمیدهیم. چگونه توقع داریم فرهنگسازی کنیم؟ چگونه توقع داریم بتوانیم ارتباط برقرار کنیم؟ هوای ما خراب است، مردم نمیتوانند بچه را ببرند پارک، میگویند آب نداریم، بعد میگویند تلویزیون خراب است، خب کودک و نوجوان ما چگونه سرگرم شود، اینها مشکلاتی است. اگر تلویزیون میخواهد کاری در بخش اوقات فراغت بکند، کم کاری داریم، من صرفا میگویم ما نیازمند تعدادی مدیر خبره، شجاع و کاردانی و تعداد زیادی تهیهکننده باتجربه، خبره و کاربلد هستیم. این میتواند در تلویزیون تحول ایجاد کند.
۵۷۲۴۵