مهسا بهادری: فریماه فرجامی در سن ۷۱ سالگی در گذشت. «اگر بندر دریای آتیش باشه و کشتی به ساحل برف نشسته، پا به دریای اسکله نمیذارم، آقا جون دیگه ماه منیر(با بازی فریماه فرجامی) دیوار جدایی ببین شما و مادر نیست… » این را ماه منیر در همان سکانسی گفت که پشت چهار چرخ زرد و بیسقف غلامرضا (اکبر عبدی) نشست و زد به دل جاده خیال؛ رفت و رفت و رفت تا پشت کوهها تا قعر آسمان و رسید به دل خاک و به «مادر» و «محمد ابراهیم» و «آقاجون» پیوست. حالا کسی نیست به غلامرضا بگوید: بنویس مادر جان دارد؛ اما غلامرضا برای بار دیگر باید بگوید: «مادر مرد از بس که جان ندارد.»
به بهانه فوت فریماه فرجامی به گفتوگو با احمد طالبینژاد، کارگردان سینما و مستندساز پرداختیم که در ادامه میخوانید.
هنرمند تاریخ انقضا دارد؟
هنرمندان هم مثل همه افراد تاریخ انقضا دارند، مثل تمام صاحبان مشاغل دیگر یک روز به پایان میرسند. یک حرفی هست که میگویند، بازیگری بعد از معدن یکی از سختترین کارهای دنیا است. البته یکی از بازیگران میگفت این دروغ است من بازیگرم سی سالم هم این کار را انجام میدهم، فشار هم روی من نیست و همه هم من را دوست دارند و با من عکس میاندازند اما شما به معدن بروید، یک روز هم نمیتوانید آنجا کار کنید کسی هم با افرادی که در معدن هستند عکس نمیاندازد. به همین خاطر میگویم بازیگری هم تاریخ انقضا دارد، هم ندارد ولی پیری یکی از عوامل انقضا میتواند باشد اما چه نوع پیری؟ پیری خود خواسته. نوعی از پیری که یک روند طولانی در سینما و تئاتر این کشور داشته و جمعی از هنرمندان سینما و تئاتر ما قربانی این پیری خود خواسته شدند.
بیشتر بخوانید:
ذائقه مخاطب تغییر کرده و نمیخواهیم این را بپذیریم/ ممکن است بلایی که سر سریالهای تلویزیون آمد سر شبکه نمایش خانگی هم بیاید
مصوبه اخیر نتیجهای جز افزایش سانسور ندارد/ چه نهادی در حال قانونگذاری است؟
کالای فرهنگی چاه نفت نیست که دولت روی آن سیطره داشته باشد/ سپردن نظارت و صدور مجوز شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما کاملا غیرحرفهای است
پیری خود خواسته چیست و چگونه رخ میدهد؟
اگر نگاه کنیم از دهه ۳۰ به بعد ما هنرمندان درجه یکی داشتیم که گرفتار اعتیاد چه در نوع مواد مخدر و چه در نوع نوشیدنی الکلی معتاد شدند و در حالی که هنرمندان درجه یکی بودند زندگیشان از دست رفته است.
سرکار خانم فریماه فرجامی یکی از خلاقترین و زیباترین هنرمندان تئاتر کشور بود و درخشش این هنرمند روی صحنه بسیار بیشتر از توانمندی بازی او مقابل دوربین بود که متاسفانه از یک مقطعی دچار معضلی شخصی شد و در پی آن، از یک مقطعی هم از قدرت بازیاش کاسته شد و هم زیبایی او لطمه فراوان دید. در فیلم «نرگس» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد آغاز ویران شدن سیمای این هنرمند بود و این روند ادامه پیدا کرد . آخرین بار ایشان را در فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی دیدم و یاد دورانی افتادم که نمایش«فیزیکدان» به کارگردانی رضا کرمرضایی را روی صحنه تالار وحدت اجرا میکرد و همه چشمها ، خیره او بود اما متاسفانه زمانی که ایشان را در «لامینور» دیدم بسیار افسوس خوردم که دیگر کمتر نشانی از آن استعداد چشمگیر در این هنرمند باقی نمانده است و افصوس خوردم که ای کاش وارد آن حوزه آسیبزا به جسم و روانش نمی شد. متاسفانه عمر درخششش این هنرمند بسیار کم بود درصورتی که میتوانست مانند فخری خوروش سالهای بیشتری بدرخشد.
متاسفانه انسانهایی مانند فریماه فرجامی قدر خودشان را نمیدانند، البته تنها خودشان مقصر به وجود آمدن این شرایط نیستند، مجموعه دوستان و افرادی که کنار آنها هستند این افراد را بیشتر به خود ویرانگری سوق میدهند. شاید خیلیها نقد وارد کنند که حالا رفته و چرا این حرفها را میزنی؟ اما باید این را به جوانترها گفت که فرجام ورود به برخی عرصه ها، فقط ویرانگری است و اگر کسی واردش شود باید تا انتهای تلخ آن پیش برود، این ها را باید به نسل جوان گفت و هشدار داد، کم نبوده اند هنرمندان نامداری که مراقب خود نبودند و دچار ویرانگری شدند و متاسفانه، خیلی زود آنها را از دست دادیم در نقطه مقابل هم هنرمندانی داشته ایم و داریم که زیست سالمی را انتخاب کردند و همچون، علی نصیریان و عزتالله انتظامی ۹ دهه سرحال بودند و زیست پر افتخاری داشتند.
متاسفانه برخی از جوانان هنرمند بعد از فیلم اولشان ناگهان فراموش میکنند که قرار است چه کاری انجام دهند به اشتباه گمان میکنند رفتن به سوی برخی سوءمصرفها هم از الزامات این حرفه است.
اولین برخورد شما با فریماه فرجامی چگونه بود؟
اولین باری که من این هنرمند را دیدم در دفتر یکی از دوستان فیلمساز بود و همچنان چشمهای نافذ ایشان را به خاطر دارم. ایشان بسیار انسان محترمی بود و خیلی هم محترمانه برخورد میکرد و اینگونه که من میدانم خانم فرجامی از یک خانواده اصیل آمده بود.
فریماه فرجامی را چکونه توصیف میکنید؟
یک هنرمند خلاق که حرام شد. بازیگری که بسیار خلاق بود. یکی از بهترین نقشهای خانم فرجامی در «سرب» مسعود کیمیایی بود و بعد هم درخشش این هنرمند در «پرده آخر» واروژ کریم مسیحی و «نرگس» رخشان بنیاعتماد، درخشان بود.
وقتی اسم این هنرمند میآید شما یاد کدام فیلمشان میافتید؟
«پرده آخر» و «نرگس» فوقالعاده بودند. ولی تصویری که در ذهن من باقی مانده این است که یک کوه استعداد ناگهان فرو ریخت و ایشان را از هر استعدادی تهی کرد.
۵۷۲۲۴۵