ماهرخ عباسپور: نلسون ماندلا، رهبر بزرگ آفریقای جنوبی، معتقد بود که هنر میتواند پل ارتباطی بین فرهنگها و نژادهای مختلف باشد. او میگفت: «هنر میتواند به ما کمک کند تا به عمق روح یکدیگر نفوذ کنیم و به همدیگر احترام بگذاریم.»
قطعا شما هم این روزها تبلیغات محیطی و پیامکهایی در حوزه کاهش و صرفهجویی در مصرف انرژی دریافت کرده یا دیدهاید، یا حتی یک گام فراتر، قطع شدن برق را هم تجربه کرده باشید. این قطعیها و تلاش برای هشدار به شهروندان در این حوزه به این معناست که مشکلاتی بسیار جدی در زمینه مصرف برق وجود دارد. بسیاری برای این اتفاقات چند دلیل بر میشمارند که یکی از آنها پایین بودن قیمت نیروهایی چون برق و آب است.
اما چگونه می توان این کار را انجام داد با زور و تهدید و فشار؟ قطعا خیر، پاسخ این پرسش بسیار ساده است، ایجاد تعاملات فرهنگی با مردم و اقدام برای پیشبرد این موضوع از طریق فرهنگ و هنر. در واقع هنر، زبان مشترک همه انسانهاست و میتواند به ما کمک کند تا به هم نزدیکتر شویم و جهان را به جای بهتری تبدیل کنیم. ابزاری قدرتمند برای بیان احساسات، افکار و ایدههاست و به ما کمک میکند تا به سوالات اساسی زندگی پاسخ دهیم و معنا را در زندگی بیابیم.
اما ارتباط دو مسئله صرفهجویی در مصرف آب و برق به هنر چیست؟ ماجرای کمبود انرژی و عدم مصرف مناسب، سالهاست که بر سر انرژی سایه انداخته و جامعه ما امسال و سالگذشته هم مانند سالهای گذشته به شدت با این مسئله دستوپنجه نرم کرده است، اما وجه تمایز تمام این سالها با ۱۴۰۰ چیست؟ تعامل و همکاری رضا اردکانیان، وزیر نیرو دولت حسن روحانی با عبدالعلی علیعسگر رییس وقت سازمان صداوسیما برای فرهنگسازی در حوزه اصلاح الگوی مصرف.
در آن زمان که صداوسیما کماکان بخشی از مخاطبانش را از دست داده بود اما هنوز هم ۲۰ میلیون نفر مخاطب داشت، وزیر نیرو تصمیم گرفت تا به دنبال اختلالات ایجاد شده در سامانه برق رسانی کشور و قطعیهای دائمی برق، برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم از صداوسیما کمک بگیرد.
مشکل اساسی کجا بود؟
وزیر نیرو در همان زمان اعلام کرده بود که ما به طورر متوسط هر سال یک میلیون مشترک جدید داریم و ظرفیت تولید بر مبنای همین میزان از افزیش تنظیم میشود. در سال ۱۴۰۰ هم برآورد افزایش ۲هزار مگاوات نسبت به سال ۱۳۹۹ بود اما چون در همان سال نتوانسته بودند در زمان مقرر واحدهای بخار را برای تعمیر از سیستم، خارج کنند این امر به تعویق افتاد و میزان تولید نسبت به برآورد کمتر شد. از طرفی حدود هزار مگاوات هم به علت خارج شدن نیروگاههای اتمی از سرویس برای تعمیر کم شده بود و پای شرایط زیست محیطی از جمله خشکسالی هم به ماجرا باز شده بود و تاثیر دوچندان خود را بر کاهش تولید برق گذاشته بود.
در آن سالها اکه اتفاقا بسیاری از مردم بخاطر وجود کرونا آسیب اقتصادی شدید دیده بودند، یک راهکاری به نام استخراج رمز ارز مرسوم شد که این کار با استفاده از برق انجام میشد (این مسئله کماکان وجود دارد). استخراج رمز ارزهای غیر قانونی به میزان ۲۰۰۰مگاوات بار بر سیستم وارد میکرد و این موضوع هم یک معضل به شمار میآمد و سبب شده بود تا تنها ۱۷ درصد از برآورد ۹ میلیارد یورو برای تولید ۱۷ هزار مگاوات برق به این وزارتخانه تامین شود.
سه اقدام صداوسیما برای فرهنگسازی
زمانی که تصمیم به ایجاد این تعامل شد رییس وقت سازمان صداوسیما، سه موضوع راهبردی را پیشنهاد داد. اول تولید برنامههای کوتاه و پرتکرار برای آگاهی بخشی و فرهنگسازی در کوتاه مدت که شامل آیتم های نمایشی کوتاه، گزارش های خبری، برنامههای گفت و گو محور، زیرنویس ها و… است. دوم تولید برنامههای نمایشی از جمله سریال و مستند است که اثر عمیق تری دارد و می توان برای برنامههای میان مدت و بلند مدت از آن بهره برد و دیگری راه اندازی پویش و ایجاد پویش که سرمایه گذاری در بخش تبلیغ است و اثر گذاری بالایی دارد.
نکته دیگر علاوه بر رادیو و تلویزیون در فضای مجازی IPTVهای(تلویزیونهای تعاملی) رسانه ملی بیش از ۲۰ میلیون بازدید کننده داشت و آنها از طریق پخش برنامهها در زمانهای پرمخاطب این شبکهها از جمله هنگام پخش مسابقات ورزشی و برنامههای پرطرفدار توانستند به نتیجه برسند.
صرفهجویی فقط بخاطر حرف مجری
نتیجه چه بود؟ مثلا یکبار در تاریخ ۲۰ تیر ۱۴۰۰ همزمان با درخواست یک مجری تلویزیون برای مصرف بهینه برق، همان لحظه مردم حدود ۴۰۰ مگاوات در مصرف برق صرفه جویی کردند، این میزان معادل تولید برق یک نیروگاه است.
این رویه حتی در همان زمان که صداوسیما بخشی از مخاطبان خود را از دست داده بود، توانست تاثیرگذار باشد، اما نکته اساسی این است که چرا در حال حاضر اقداماتی که نیاز به فرهنگسازی دارد، اینگونه پیش نمیروند؟ آیا ممکن است این عدم همکاری به خاطر کاهش بیش از پیش مخاطبان تلویزیون و افت ضریب نفوذ این رسانه باشد؟
۲۴۵۲۴۵