قسمت نخست
اواسط مهرماه امسال، سی و ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بار دیگر در اصفهان برگزار میشود. جشنوارهای که گاهی بهصورت سالانه و گاهی دوسالانه برگزار شده و در برخی سالها به کلی از تقویم رویدادها حذف شده است. این جشنواره دیگر شور و حال گذشته را ندارد و بیشتر به یک رویداد تشریفاتی تبدیل شده که روحیه بینالمللی پیشین آن هم کمرنگ شده است. با این وجود، نباید فراموش کرد که این جشنواره یکی از قدیمیترین و مهمترین رویدادهای سینمایی ایران است و در شکلگیری و رشد سینمای ایران به ویژه سینمای کودک و نوجوان نقش مهمی داشته است.
جشنواره فیلم کودک از سال ۱۳۶۱ به صورت رسمی آغاز به کار کرد و به مرور از یک بخش کوچک و کماهمیت در جشنواره فجر به یک رویداد مستقل و مهم تبدیل شد. این استقلال با نمایش آثار متنوعی از سینماهای مختلف جهان همراه بود که به غنای سینمای کودک ایران کمک کرد.
پیش از انقلاب اسلامی، جشنواره فیلم کودک در ایران بهطور مرتب برگزار میشد. این جشنواره، که از سال ۱۳۴۵ در تهران و گاهی در شهرهای دیگر برپا میگردید، بهعنوان محلی برای نمایش آثار ارزشمند سینمای کودک شناخته میشد. در این دوره، فیلمهایی مانند “نان و کوچه” عباس کیارستمی و “سفر” اثر زیبای بهرام بیضایی تولید شدند که همچنان در یادها ماندگارند.
فیلم «هفتتیرهای چوبی» ساخته شاپور قریب، از جمله آثاری بود که در دهههای ۵۰ و ۶۰ در کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نمایش گذاشته میشد و بسیاری از کودکان ایرانی از نسلهای مختلف با آن آشنایی داشتند. این فیلم در دهمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۵۴ به نمایش درآمد و توجه منتقدان را به خود جلب کرد. «هفتتیرهای چوبی» در شهریور ۱۳۵۵ جایزه طلایی بهترین فیلم کوتاه را از اولین جشنواره بینالمللی فیلم قاهره دریافت کرد. همچنین، این فیلم در سال ۱۹۷۷ موفق به دریافت دو جایزه اول از هیئت داوران نوجوانان و کودکان در اولین جشنواره جهانی فیلمهای کودکان و نوجوانان لوزان سوئیس شد.
اما با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، این جشنواره متوقف شد. بعد از انقلاب ضرورت احیای دوباره این جشنواره را بهروشنی احساس می شد. پس از انقلاب، جشنواره به مدت چهار سال تعطیل شد و جای خود را به جشنواره فجر داد. اما از دهه ۶۰ و ۷۰، با ظهور فیلمهای موفقی مانند دونده اثر الهام بخش امیر نادری بچههای آسمان فیلم ماندگار مجید مجیدی ، سینمای کودک ایران توانست در سطح بینالمللی جایگاه خود را بازیابد.
اما پس از این دورهی درخشان، به تدریج سینمای کودک و نوجوان دچار افول شد. دلایل متعددی برای این افول مطرح شدهاند؛ از جمله کاهش بودجههای حمایتی، تغییر سلیقهی مخاطبان، و ورود تکنولوژیهای جدید مانندپلتفرمها و فضای مجازی که فرصتهای زیادی برای کودکان و نوجوانان ایجاد کرد. اما از سوی دیگر به سینما لطمه زد. فیلمهایی که در دهههای قبل با استقبال بینظیری مواجه میشدند، جای خود را به فیلمهای تجاری و سطحی دادند که بیشتر به دنبال فروش در گیشه بودند تا ارائه محتوای ارزشمند.
امروز، سینمای کودک و نوجوان ایران بیش از گذشته نیازمند توجه و حمایت است. کمبود محتوای فرهنگی مناسب برای کودکان و نوجوانان باعث شده تا نسلهای جدید از سینمای خودشان فاصله بگیرند.
سینمای کودک و نوجوان ایران از زمان آغاز به کارش تاکنون، همواره بین دو وضعیت متناقض در نوسان بوده است؛ از دورههای پررونق و باشکوه گرفته تا دورههای رکود و فراموشی. این وضعیت دوگانه، نتیجهی ترکیبی از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که به شکلی پیچیده بر این سینما تأثیر گذاشتهاند.
از طرف دیگر، سیاستهای فرهنگی و اقتصادی نیز نقش مهمی در این بحران ایفا کردند. در حالی که سینمای کودک نیازمند حمایتهای جدی و برنامهریزی بلندمدت بود، توجه به آن در اولویتهای بعدی قرار گرفت و به نوعی به حال خود رها شد. گاهی تلاشهایی برای احیای این سینما صورت گرفت، اما این تلاشها یا نیمهکاره ماندند و یا به دلیل نبود زیرساختهای لازم، موفقیتی نداشتند.
با وجود این، جشنواره بینالمللی همچنان بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی در این حوزه باقی مانده است. این جشنواره، با وجود تمام مشکلات و ناملایمات، بستری برای معرفی و حمایت از آثار کودکان و نوجوانان فراهم کرده است. اما سوالی که همچنان باقی میماند این است که آیا این جشنواره میتواند سینمای کودک و نوجوان ایران را از بحران نجات دهد؟
سینمای کودک و نوجوان نیازمند یک “نفس عمیق” است تا بتواند از چالشهای کنونی عبور کرده و به تجدید قوا بپردازد. زیرا سینما باید از نو خلاقیت و ایدههای تازهای را جذب کند تا به تغییرات بنیادین در شیوههای مصرف محتوا پاسخ دهد.
برای تحقق این هدف، همکاری نزدیک میان نهادهای فرهنگی، سینماگران و آموزش و پرورش ضروری است. این همکاری میتواند راهکارهایی برای احیای سینمای ارزشمند کودک و نوجوان فراهم کند و زمینه را برای تولید آثار خلاقانه و آموزنده ایجاد نماید.
همچنین، تغییر در سیاستگذاریهای فرهنگی بهگونهای که حمایتهای مالی و معنوی لازم برای تولید فیلمهای با کیفیت در این حوزه فراهم شود، ضروری است. در نتیجه، سینمای کودک و نوجوان با درک نیاز به یک نفس عمیق، میتواند جایگاه خود را در دنیای معاصر بازپس گیرد و به تحولی مثبت دست یابد. سینمای کودک و نوجوان ایران روزگاری بهعنوان یک سینمای سازنده و الهامبخش شناخته میشد، اما امروز نیاز به یک بازنگری اساسی دارد تا بار دیگر به روزهای درخشان خود بازگردد و بتواند نسل جدیدی از مخاطبان را به سینما جذب کند.
۵۷۵۷