ایرن مهرگان: ۱۶ سال پیش یک شکارچی به نام «کوشکی»، توله یوزپلنگی را از سه چوپان می‌خرد و آن را تحویل سازمان محیط زیست می‌دهد. و این شروع ماجرای زندگی یوزپلنگی می‌شود که با مرگش در شنبه گذشته، ۸ بهمن، دوباره او را بر سر زبان‌ها انداخت. کوشکی ناخواسته وارد پروژه‌ای شد که قرار بود برنامه احیای یوزپلنگ ایرانی را به سرانجام برساند.
پیام محبی، دامپزشکی که کوشکی را خوب می شناسد، اتفاقا سرنوشت این پوزپلنگ را جفای به تمام معنای کلمه انسان‌ها بر محیط‌زیست می‌داند و به مناطق‌آزاد می‌گوید: «بهار سال ۹۹ از ما خواسته شد تا قبل از اعزام کوشکی به توران، در فرصتی ده تا پانزده دقیقه‌ای، کوشکی بی‌هوش شده را معاینه کرده و با عکس‌برداری و اکو و سونوگرافی یک پرونده کامل پزشکی از او تهیه کنیم.»
رییس جامعه دامپزشکان ایران ادامه می‌دهد: «طی آن معاینات کامل، مشخص شد کوشکی سالم است و فقط یک دندان شکسته دارد، البته دندان شکسته در گربه‌سانان مشکل کوچکی محسوب نمی‌شود و این را گزارش هم کردیم.»
این دامپزشک تاکید می‌کند: «گفته شده بود که کوشکی امکان باروری ندارد، در حالی که مساله اصلی هم همین دندان شکسته می‌توانست باشد، چرا که درد ناشی از این شکستگی در گربه‌سانان زیاد و مشکل‌ساز است، علاوه بر این، نگهداری یک حیوان در جایی مثل پردیسان و میان چهار بزرگراه پرتردد برای یک یوزپلنگ بسیار پراسترس خواهد بود و این استرس می‌تواند مانع از باروری شود.»
او ادامه می‌هد: «با این حال بعد از انتقال کوشکی به توران، ما برنامه داشتیم که با هماهنگی‌های لازم، و حضور دندان‌پزشک، دندان کوشکی را ترمیم کنیم اما نه تنها هرگز این امکان را به ما ندادند که حتی به نظرم از همین اطلاعاتی که ما طی آن فرصت بیهوشی کوشکی به دست آوردیم هم استفاده نکردند.»
محبی با تاکید براینکه حتی می‌شد همین کار معاینه این حیوان را چند سال قبل‌تر هم انجام می‌دادیم تا اطلاعات بیشتری از این حیوان به دست می‌آمد، می‌گوید:« همین اتفاق به نظرم درباره ایران، مادر پیروز هم اتفاق افتاد، اگر کار زایمان ایران با برنامه‌ریزی و استفاده از اطلاعات قبلی اتفاق می‌افتاد شاید آن زایمان ایران درست‌تر اتفاق می‌افتاد و آن دو توله یوزپلنگ هم زنده می‌ماندند.»
او معتقد است: «اینکه گفته می‌شود کوشکی براثر کهولت سن فوت شده، غلط نیست ولی خب قطعا حیوانی که در معرض مرگ قرار می‌گیرد، مثلا در نحوه غذا خوردن علائمی دارد که قابل تشخیص است.»
محبی به «پیروز» هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «مساله اینجاست که ما همین جفایی که درباره کوشکی انجام دادیم، درباره پیروز هم همین روند را در پیش گرفته‌ایم، سه یوزپلنگ داریم، پیروز، آذر و توران، در حال حاضر پیروز را آورده‌ایم تهران، همین پردیسانی که بین چهار بزرگراه قرار گرفته و همه نوع آلودگی هوا و صوتی دارد و قطعا برای یک یوزپلنگ مناسب نیست. پیروز باید به توران برگردد. اگر هم جای پیروز مناسب است که خب چرا آن دو یوزپلنگ را آنجا نگه داشته‌ایم.»
او ادامه می‌دهد: «در برنامه تلویزیونی، تیمارگرِ پیروز را آورده‌ایم که می‌گوید شب تا صبح کنار پیروز خوابیده است، خب چرا برای آن دو یوزپلنگ همین کار را نمی‌کنیم؟ پیروز را تبدیل به یک اینفلوئنسر کرده‌ایم، عکسش را در سن مختلف و فیگورهای متفاوت منتشر می‌کنیم و تازه امیدواریم که این یوزپلنگ بتواند با جفت‌گیری با آن دو پوزپلنگ توران، به احیاء یوزپلنگ ایرانی کمک کند، درحالی که اگر پیروز، توران و آذر را ببیند ممکن است حتی نتواند تشخیص بدهد که این دوتا حیوان شبیه خودش هستند و اصلا نر یا ماده هستند.»
این دامپزشک می‌گوید:«طبیعت در واقع همه چیز را به حیوانات یاد می‌دهد، حیوان که مدرسه نمی‌رود تا آموزش ببیند، وقتی حیوانی از طبیعت دور است، بوی حیوان نر و ماده را نمی‌فهمد و تجربه نمی‌کند، و خب چطور ممکن است بتواند جفت‌گیری کند؟»
4747
